zhobin
zhobin

zhobin

دختری با ظاهر عجیب

روز شنبه عصری ساعت 2 بعد از ظهر با دوستم سهیل داشتیم از سه راهی هفت تیر مشهد وکیل آباد رد می شدیم آقا باز مناظر عجیب و غریب دیدیم . یک دختر طرف شقیقه هاشو با ماشین زده بود چشم راست شو قرمز رنگ  و آرایش کرده بود و چشم چپ اش رو آبی رنگ آرایش کرده بود یک حلقه هم به بینی و یک حلقه هم زیر چونه اش زده بود عجیب بود می خواستم ببینم این مثلا با برنامه های شیطان پرستی مناسبتی دارد ؟یا در مشهد ساختمان های جدید الااحداثی هستند به شکل هرم که از دور اگر نگاه  کنی یک پنجره داخل اش به شکل چشم جهان بین می بینید گاهی میخواهم برم معمار یا سازنده این مکان را پیدا کنم و ازشون راجع به فلسفه ساخت این گونه بناها و برج ها در مشهد بپرسم ولی چیزی که آدم رو آزار میده بنظرم نفو ذ  گزنده یک جریان مانند یا یک فرقه مانند مثل  فراماسونری یا حتی از اون هم بدتر مثل ایلومیناتی ها در شهر ما مشهد هست چطور ه که خواننده ای که حتی خالکوبی ها عجیب  (  مثلث و چشم جهان بین ) دارد به ناگهان حامی یک جریان و یک شخص در انتخابات میشه چون فالوور بالا در اینستاگرام دارد میشه حامی اون کاندیدا... البته به نظر من یک جریان نفوذی موذی وجود داره که داره جای دوست و دشمن بین بعضی مسئولین و دوستان اشتباه جا میزنه وگرنه چطور این فرد ... با این تتو های کاملا پیدا  و انحرافی باید به بالاترین سطوح نفوذ داشته باشه ...؟! خود اون خواننده ویدیو در یوتیوب داره که میگه اگر ماسون ها بهم پیشنهاد بدن قبول می کنم از اینجا نگاه کنید

 یا شخصی در مشهد که در مای پردیس تنها بود و با خودش چت می کردو طرفدار همین باصطلاح خواننده بود و با دروغ و دغل و با یک دوست اش که چمیدونم اون هم با خودش چت می کرد و زیر زبانی می گفت بابامون توی سیستم امنیتی مشهد هستند ( چون همون طور که گفتم اون آقای که از تهران اومد یکسری عکس گذاشته بود روی میز با اون آقای حراست تهران وو... اینا ... ) زندگی بنده رو بهم ریختند بنده رو از 2 جا که کار گرفته بودم بیرون کردند و نقاشی گرافیتی واسم کشیدن میدان پارک مشهد و دروغ و شایعه و تردید و هتاکی  پشت سر بنده ایجاد کردندو... و اصولا هر منکری رو انجام میدهند خوب شما باشی شک نمی کنی ؟ یا می فرمودند دختره رو بردن خونه و مشغول عملیات بودند پدرشون سر میرسه بهشون میگن تا مامانی سر نرسیده دختره رو ببر بیرون?!...

 آدم اولش و آخرش فقط و فقط به این نتیجه میرسه یک سری گروه یا اشخاصی داخل ایران با این گروه مانند ها یا فرقه ها مثل فراماسونری یا  بدتر مثل ایلومیناتی ارتباط گرفتند و ارتباط دارند من باز هم میگم  تمام این جن و پری ها اتفاقات  و حوادث عجیب و غریب  چمیدونم جنبش های خلق الساعه  فرقه ها و مسلک های  عجیب که توضیحات علمی کاملی در موردش نداریم و نمیتونیم بگیم به همین سازمان ها و فرقه ها بر میگرده باز هم بخواین من  به خدا توضیح می دهم...













رویه سایت کتابناک 2

در اینجا میخوام ادامه توضیحات در مورد زبان فارسی میانه و پهلوی رو اضافه کنم که هه زبان های ایرانی محسوب می شوند :

زبان و ادبیات پهلوی

پَهْلَوی، زَبانْ وَ اَدَبیّات، واژه پهلوی در اصل به معنای منسوب به پهلو پارت است که از دوره هخامنشی به بعد از استان‌های شمال شرقی ایران بود و در کتیبه‌های هخامنشی پرثوه نامیده شده است.

پهلوی در اصل نام زبان رایج در استان پارت بوده است که امروزه پارتی نامیده می‌شود. در  دوره ساسانی زبان رایج در استان پارت (پارتی) را پهلویگ (در متون مانوی: پهلوانیگ)

 و زبان رسمی شاهنشاهی ساسانی را پارسیگ می‌نامیدند،
 زیرا خاستگاه و مرکز آن استان پارس بود.
از  سده ۳ ق به بعد اصطلاح پارسی یا فارسی تنها به فارسی دری  اطلاق می‌شد و اصطلاح پهلوی را برای زبان به کار رفته در متن‌های زردشتی که در واقع بازمانده زبان رایج در روزگار ساسانیان (پارسیگ) بود، به کار می‌بردند. به عبارت دیگر، واژه پهلویگ که در روزگار ساسانیان تنها به زبان پارتی اطلاق می‌شد، در دوره اسلامی به صورت پهلوی (یا فهلوی) برای زبان ساسانیان (که‌ خودشان آن را پارسیگ می‌نامیدند) به‌ کار رفت.
از این‌رو، اکنون برای رفع ابهام، زبانی را که خاستگاهش استان پارت بوده است، پارتی یا پهلوانی یا پهلوی اشکانی، و زبان رسمی شاهنشاهی ساسانی را فارسی میانه یا پهلوی ساسانی یا فقط پهلوی می‌نامند.
 اصطلاح پهلوی، و به‌خصوص صورت معرب آن فهلوی (جمع: فهلویات)، بعدها به گویش‌های محلی غرب ایران نیز اطلاق شده است.

در این مقاله به جای اصطلاح رایج پهلوی، از اصطلاح دقیق‌تر فارسی میانه استفاده خواهد شد. صورت باستانی این زبان، فارسی باستان بوده، و چنان‌ که از نامش پیداست، در استان پارس (در کتیبه‌های هخامنشی: پارسه )، مرکز  حکومت هخامنشیان، رایج بود. البته باید توجه‌داشت که فارسی‌میانه دوره ساسانی دقیقاً بازمانده‌ گونه فارسی‌ باستان به‌کار رفته در کتیبه‌های شاهان هخامنشی نیست.


کهن‌ترین آثار برجای مانده به زبان فارسی میانه، نوشته‌هایی بسیار کوتاه بر سکه‌های شاهان محلی پارس پیش از تأسیس سلسله ساسانی است.

این زبان در دوره ساسانی به زبان رسمی شاهنشاهی بدل شد و در زمینه‌های مختلف کاربرد گسترده یافت.
به علاوه در پی ظهور مانی در آغاز تأسیس سلسله ساسانی و در نتیجه فعالیت‌های گسترده مبلغان مانوی در شمال شرق ایران و آسیای مرکزی، فارسی میانه به‌تدریج به یکی از مهم‌ترین زبان‌های آیینی مانویان بدل شد. بیشتر آثار مانوی به زبان فارسی میانه، متعلق به پیش ا‌ز سده ۳ق/ ۹م است. فارسی میانه کاربرد خود را به عنوان زبان آیینی مانویان تا سده ۷ق/۱۳م حفظ کرد. در آثار متأخر مانوی به زبان فارسی میانه، اشتباهات و گاه آمیختگی‌هایی با پارتی و حتی فارسی نو دیده می‌شود.
آثار بازمانده فارسی میانه را می‌توان به ۴ دسته تقسیم کرد و آن‌ها را آثار فارسی میانه کتیبه‌ای، فارسی میانه زردشتی، فارسی میانه مسیحی و فارسی میانه مانوی یا ترفانی نامید.
این آثار به ۴  خط نوشته شده‌اند: ۱. خط منفصل (گسسته یا کتیبه‌ای)، ۲. خط تحریری (پیوسته، متصل، شکسته یا کتابی)، ۳. خط زبوری، ۴. خط مانوی.
همه این خطوط اصل آرامی دارند و از راست به چپ نوشته می‌شوند. از دشواری‌های ۳ خط نخست چند ارزشی بودن برخی از حروف، ننمایاندن بسیاری از مصوت‌ها، کاربرد املاهای تاریخی و شبه تاریخی و وجود عناصری به نام هزوارش است. هزوارش‌ها واژه‌هایی با اصل آرامی‌ بودند که به خط پهلوی نوشته می‌شدند، ولی در هنگام قرائت معادل پهلوی آن‌ها به تلفظ درمی‌آمد. اما خط مانوی فاقد هزوارش است و هر حرف تنها یک آوا را می‌نمایاند. این خط بسیار شبیه خط سطرنجیلی سریانی است و احتمالاً خط رایج در زادگاه مانی بوده است، هرچند عده‌ای ابداع آن را به شخص مانی نسبت می‌دهند. در میان آثار مانوی به زبان فارسی میانه قطعاتی نیز به خطوط رونی ترکی، سغدی و حتی چینی دیده می‌شود.
 به‌علاوه، در برخی از کتاب‌های عربی  و فارسی جمله‌ها و واژه‌هایی پراکنده به فارسی میانه به خط عربی ـ فارسی ذکر شده است.

آثار بازمانده فارسی میانه اینهاست: ۱. کتیبه‌ها، ۲. کتاب‌ها، ۳. جمله‌ها و واژه‌های پراکنده در کتاب‌های عربی و فارسی.


کتیبه‌های فارسی میانه


اولین بخش از آثار بجا مانده از فارسی میانه کتیبه‌هاست.
منظور از کتیبه‌های فارسی میانه، متونی است که به این زبان بر روی سنگ، گل، آجر، گچ، فلز و چوب نگاشته شده است. به‌علاوه، نوشته‌هایی به این زبان با مرکب بر روی پاپیروس، پوست، سفال و دیوار موجود است که آن‌ها را نیز تحت همین عنوان معرفی خواهیم کرد.
سنگ‌نوشته‌ها، سکه‌ها و مهرهای اوایل دوره ساسانی (سده‌های ۳ و ۴م) به خط منفصل نگاشته شده است، اما گونه‌هایی از خط تحریری که در اصل مخصوص نوشتن کتاب‌ها بود، در پوست‌نوشته‌ها و پاپیروس نوشته‌ها، و نیز بر روی سنگ‌نبشته‌ها، سکه‌ها، مهرها و دیگر آثار متأخر دیده می‌شود.
کتیبه‌های به‌جامانده از نخستین شاهنشاهان ساسانی غالباً ۳زبانه یا دو زبانه‌اند و علاوه بر متن اصلی به فارسی میانه، ترجمه پارتی و یونانی، یا فقط ترجمه پارتی نیز دارند. افزون بر این، در زمانی که سپاهیان خسرو پرویز را در  تصرف خود داشتند، آنچه در آن سرزمین به فارسی میانه بر پاپیروس نوشته می‌شد، گاه ترجمه قبطی یا یونانی نیز داشت. برخی ازکتیبه‌هایی که در سده‌های نخستین هجری به نگارش درآمده‌اند، ترجمه عربی نیز دارند. تا آن‌جا که می‌دانیم، در یک مورد متن فارسی میانه ترجمه چینی نیز دارد. به‌علاوه، متن فارسی میانه در یک مورد همراه با متنی به زبان ترکی کهن و در یک مورد به همراه عبارتی به زبان سغدی است. تنها کتیبه ۳ زبانه از دوره اسلامی، لوحه مسینی است که کتیبه‌های بسیار کوتاه به فارسی میانه، فارسی یهودی و عربی دارد

سنگ‌نوشته‌ شاهان ساسانی


کتیبه‌های بازمانده به فارسی میانه را می‌توان چنین تقسیم کرد:
سنگ‌نوشته‌های شاهنشاهان ساسانی که همه این سنگ‌نوشته‌ها به خط منفصل نوشته شده، و عبارت‌اند از:
۱ و ۲- دو سنگ‌نوشته ۳ زبانه بسیار کوتاه از اردشیربابکان در نقش رستم در نقش برجسته‌ای که در آن اوهرمزد نمادهای پادشاهی (حلقه و عصای سلطنت ) را به اردشیر بابکان اهدا می‌کند، یکی بر شانه اسب اردشیر در معرفی او، و دیگری بر اسب اوهرمزد در معرفی پیکر اوهرمزد. ۳- سنگ‌نوشته شاپور اول بر روی دو طاقچه در درون غاری طبیعی در نزدیکی روستای حاجی‌آباد فارس به دو زبان فارسی میانه و پارتی در شرح تیراندازی شاپور در حضور درباریان. رونوشتی از ترجمه پارتی این کتیبه بر لوحی سیمین یافت شده است که در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود و در اصالت آن تردیدهایی وجود دارد.
۴- سنگ‌نوشته بسیارمهم شاپور اول بر دیوارهای کعبه زردشت درنقش رستم به ۳ زبان (فارسی میانه، پارتی و یونانی) در معرفی شاپور، استان‌های شاهنشاهی پهناورش و نیز در شرح ۳ نبرد او با رومیان. بخشی از این سنگ‌نوشته نیز به ذکر آتشگاه‌هایی اختصاص دارد که شاپور برای آمرزش روان خویش یا بزرگان دربار خود بنا نهاده است. این سنگ‌نوشته جدا از اهمیت فراوان تاریخی درباره جنگ‌های ایران و روم، از لحاظ جغرافیای تاریخی اهمیت فراوان دارد و جای نام‌های بسیاری را شامل می‌شود. به‌علاوه، گنجینه‌ای بسیار گران‌بها از اسامی خاص ایرانی و القاب و مناصب درباری دوره ساسانی در زمان بابک، اردشیر و شاپور است.
۵- سنگ‌نوشته‌شاپور اول در تنگ براق در غرب آباده در شرح تیراندازی شاپور
۶- سنگ‌نوشته ۳ زبانه شاپور اول در نقش رجب در دامنه کوه رحمت در حدود ۳ کیلومتری شمال تخت جمشید در معرفی پیکر شاپور.
۷- سنگ‌نوشته ۳ زبانه شاپور اول در نقش رستم در کنار صحنه پیروزی شاپور اول بر والِریانوس قیصر روم که اکنون تنها بخش‌هایی از ترجمه یونانی آن باقی‌ مانده است. متن این کتیبه با کتیبه شاپور در نقش رجب یکسان است.
۸- سنگ‌نوشته دوزبانه نَرسه بر دیوارهای برجی سنگی به شکل مکعب در پایکولی، در جنوب  سلیمانیه عراق. این برج اکنون ویران شده، و تنها شماری از سنگ‌های‌ آن برجای‌ مانده‌ است. این سنگ‌نوشته نیز گنجینه‌ای گرانب‌ها از اسامی خاص ایرانی و القاب دوره ساسانی است.
۹- سنگ‌نوشته نرسه در بیشاپور در کنار نقش‌ برجسته بهرام اول. این کتیبه در اصل در معرفی پیکر بهرام بوده است، اما نرسه پس از تکیه بر تخت سلطنت فرمان داد نام برادرش، بهرام را محو کنند و به جای آن نام او را بنویسند. با وجود این، هنوز آثاری از نام بهرام در زیر نام نرسه قابل تشخیص است.
۱۰- سنگ‌نوشته شاپور دوم بر صخره‌ای در باغ نوروز در مشکین شهر. این کتیبه در اصل از آن نرسه بوده که شامل فرمان او درباره ساختن دژی در آن محل بوده است؛ اما چون بنای دژ در زمان پادشاهی شاپور دوم به پایان رسید، کتیبه‌ای جدید با نام شاپور جای کتیبه پیشین را گرفت. با وجود این، هنوز بخش‌هایی از کتیبه پیشین قابل تشخیص است و در چند جا با کتیبه جدید درآمیخته است.
۱۱- سنگ‌نوشته شاپور دوم در کنار تصویر او در سمت راست نقش‌برجسته طاق بستان در کرمانشاه در معرفی شاپور و پدرانش.
۱۲- سنگ‌نوشته شاپورسوم در کنار تصویر او درسمت چپ نقش‌ برجسته طاق‌ بستان در کرمانشاه‌ درمعرفی شاپور و پدرانش.

سنگ‌نوشته‌ بزرگان دربار ساسانی


سنگ‌نوشته‌های بزرگان دربار ساسانی که همه این سنگ‌نوشته‌ها به خط منفصل نوشته شده، و عبارت‌اند از:
۱- سنگ‌نوشته اَبنون، رئیس تشریفات شبستان (حرم) شاپور اول، بر۴ طرف پایه ستون آتشدانی سنگی کشف شده در برمِ‌دِلَک در ۱۰ کیلومتری شرق شیراز درنزدیکی دهی به‌ نام نصرآباد. موضوع کتیبه بنای آتشگاهی به فرمان ابنون به یادبود پیروزی شاپور در ۲۴۳م بر سپاه مهاجم روم است.
۲- سنگ‌نوشته دو زبانه افسا، دبیری از شهرستان‌ حران، یافت شده در خرابه‌های بیشاپور در نزدیکی  کازرون در معرفی پیکره‌ای از شاپور که به فرمان افسا ساخته بودند.
۳- سنگ‌نوشته‌ای ناقص در نقش‌برجسته بهرام‌دوم در برم دلک در زیر بازوی‌ یکی‌ از بزرگان‌ ساسانی‌ به‌ نام اردشیر.
۴ تا ۷- سنگ‌نوشته‌های کردیر (یا کرتیر) در سرمشهد، نقش رستم، کعبه زردشت و نقش رجب. کردیر که در زمان شاپور اول هیربدی بیش نبود، به‌تدریج در زمان پادشاهی هرمز اول، بهرام اول و بهرام دوم درجات کمال را پیمود و موبد و دادور (قاضی) کل  کشور شد. از آن هنگام، او تعقیب و آزار پیروان دیگر ادیان را سرلوحه کار خویش قرار داد و به تأسیس آتشکده‌ها و رسیدگی به امور موبدان همت گماشت. کتیبه کردیر در سرمشهد در حدود ۸۰ کیلومتری جنوب کازرون مهم‌ترین و احتمالاً قدیم‌ترین کتیبه از ۴ کتیبه بازمانده اوست که‌در حدودسال ۲۹۰م در بالای‌ تصویر شیرکشی بهرام‌ دوم (که کردیر نیز در آن‌ صحنه حضور دارد) نگاشته شده است. موضوع این کتیبه معرفی کردیر و خدمات و عناوین او در دوره پادشاهی شاپور اول، هرمز اول، بهرام اول و بهرام دوم است. شرح معراج کردیر نیز از جالب‌ترین بخش‌های این کتیبه است.
 سنگ‌نوشته کردیر در نقش رستم که در زیر نقش برجسته او کنده شده، رونوشتی از سنگ‌نوشته سرمشهد است و بسیاری از سطرهای آن آسیب دیده است.
سنگ‌نوشته کردیر بر کعبه زردشت بر ضلع شرقی ساختمان، در زیر تحریر فارسی میانه کتیبه شاپور اول، نگاشته شده، و کمتر از دیگر کتیبه‌های کردیر آسیب‌ دیده است. سنگ‌نوشته کردیر در نقش رجب که کوتاه‌ترین کتیبه کردیر است، در سمت راست تصویر کردیر در کنار نقش برجسته‌ای که در آن اوهرمزد نمادهای پادشاهی را به اردشیر اهدا می‌کند، نگاشته شده است.
 ۸- سنگ‌نوشته یادبود بنای یک پل به فرمان مهرنرسه، وزیر ساسانی (در زمان یزدگرد اول، بهرام پنجم و یزدگرد دوم)، در فیروز آباد.
۹- کتیبه شاپور سگانشاه ( شاه سیستان )، برادر شاپور دوم، بر ستون در جنوبی کاخ تچره در تخت جمشید. این کتیبه در سال دوم  سلطنت شاپور دوم (۳۱۱م) به نگارش در آمده، و موضوع آن ملاقات شاپور سگانشاه با شاپور دوم، و توقف او و همراهانش در بازگشت برای صرف غذا در صد ستون (تخت جمشید) است. ۱۰- کتیبه قاضی‌ای به نام سلوک در زیر کتیبه شاپور سگانشاه در تخت جمشید. در این کتیبه، سلوک پس از  دعا به شاپور دوم و شاپورسگانشاه، دعا می‌کند که به سلامت به دربار شاپور برسد و به سلامت بازگردد

کتیبه‌های مزارها


این کتیبه‌ها بر سنگ مزارها و سرپوش استودان‌ها یا در کنار دخمه‌ها نوشته شده‌اند و خط به‌کار رفته در همه آن‌ها تحریری است. مهم‌ترین آن‌ها اینهاست:


کتیبه استانبول بر سنگ مزار یک ایرانی مسیحی از سده ۹ یا ۱۰م


کتیبه اقلید در کنار دخمه‌ای موسوم به حوض دختر گبر
کتیبه ایالت شیان چین به دو زبان فارسی میانه و چینی بر سنگ مزار شاه‌زاده خانمی ایرانی
کتیبه کشف شده درباغ لردی درمیان استخر و سیوند فارس بر روی ستونی که سنگ استودان بوده است
کتیبه برج رادکان در ناحیه کردکوی، درشرق استر آباد، بر بالای برجی استوانه‌ای شکل به دو  زبان عربی (به خط کوفی) و فارسی میانه مربوط به زمان سپهبد ابوجعفر محمد بن وندرین باوند از اوایل سده ۵ق
کتیبه برج رسگت در نزدیکی روستای رسگت در ساری بر سردر برجی استوانه‌ای شکل به دو زبان عربی (به خط کوفی) و فارسی میانه
کتیبه برج لاجیم در کسلیان سواد کوه قائم شهر بر پیرامون مقبره استوانه‌ای شکل شاهزاده‌ای طبرستانی به نام کیا ابوالفوارس شهریار بن عباس بن شهریار به دو زبان عربی (به خط کوفی) و فارسی میانه
کتیبه کشف شده در تل سفید در ۳۵ کیلومتری جاده نورآباد ـ فهلیان فارس بر سرپوش سنگی یک استودان
کتیبه کشف شده در تنگ جلو در ۲۶ کیلومتری شمال غربی اردکان فارس بر یک سنگ مزار
کتیبه کشف شده در ضلع جنوبی جاده دریاچه پریشان در ۴ کیلومتری شرق کازرون (معروف به کتیبه دو دختر یا کازرون ۲) بر سرپوش سنگی یک استودان
کتیبه کشف شده در دهکده حسین‌آباد در کنار جاده شیراز به کازرون در حدود دو کیلومتری غرب بیشاور (معروف به کتیبه کازرون ۴)
کتیبه کشف شده در یکی از زمین‌های جنوب کازرون بر سنگی ستون مانند و میان‌تهی به خط تحریری و گاه آمیخته با خط منفصل
کتیبه کشف شده در نزدیکی مشتان‌ در حدود ۵ کیلومتری جنوب کازرون (معروف به کتیبه کازرون ۳) بر سرپوش سنگی یک استودان
کتیبه کشف‌شده از قاچاقچیان اشیاء عتیقه در  اصفهان که به گفته آنان در منطقه زیراب حاجی‌آباد داراب فارس خریداری شده است
کتیبه مکشوفه در کنار دخمه‌ای بر صخره کوه در نزدیکی دره میدانک در جنوب کازرون (معروف به کتیبه کازرون ۱)
پنج کتیبه ناقص از اواخر دوره ساسانی یا اوایل دوره اسلامی بر صخره کوه در ضلع شمال‌شرقی پاسارگاد
چهار کتیبه معروف به کتیبه‌های تخت طاووس در نزدیکی تپه استخر، در کنار جاده تخت جمشید به سیوند (۳ کتیبه در کنار ۳ گودال سنگی بر صخره کوه، و کتیبه‌ای دیگر بر روی یک تکه‌سنگ که به پایه ستون می‌ماند)
6کتیبه ناقص در کنار ۶ دخمه از ۲۴ دخمه موجود در صخره شاه اسماعیل در نزدیکی نقش‌رستم
چهار کتیبه‌سیار کوتاه بر ۴ قطعه سنگ که در میان راه کازرون به بیشاپور یافت شده، و سرپوش استودان بوده‌اند

کتیبه‌های وقف


این کتیبه‌ها به خط تحریری است و مهم‌ترین آن‌ها اینهاست: کتیبه‌ای بر روی چوب صندل که از معبدی بودایی در ژاپن یافت شده، با نام اهداکننده چوب به فارسی میانه و عبارت نیم سیر به زبان و خط سغدی
 دو سنگ‌نوشته بسیار کوتاه کشف شده در بیشاپور که دراختیارگیرشمن، باستان‌شناس فرانسوی بوده، اما مفقود شده است
سه کتیبه کوتاه بر تخته سنگی بزرگ در تنگ خشک در نزدیکی سیوند فارس که اسناد مالکیت زمین هستند
شش صلیب کتیبه‌دار یافت شده در جنوب   هند که دربردارنده نام اهداکنندگان هستند، یکی بر صلیبی سنگی در کلیسای کوه سنت توماس در نزدیکی مدرس، و بقیه در ایالت کرالا
دو کتیبه کوتاه یافت شده بر صخره‌ای از کوه رحمت در نزدیکی روستای مقصودآباد در جنوب تخت جمشید که از مالک یک ملک و یک چاه در آن‌ها نام برده شده است.

کتیبه‌های یادگاری


بیشتر این کتیبه‌ها به خط تحریری است: کتیبه بسیار کوتاهی در بیشاپور در کنار صحنه پیروزی شاپور اول بر والریانوس، قیصر روم، در زیر سر اسب شاپور و بالای سر قیصر که احتمالاً در دوره اسلامی نگاشته است
کتیبه کشف شده در ویرانه‌های قلعه بهمن در نزدیکی آباده که درواقع ترجمه یکی از کتیبه‌های کوفی یافت شده در همان قلعه است
کتیبه‌ای ناخوانا در نقش رستم در کنار نقش برجسته شاپور اول در زیر پای راست اسب شاپور
هشت قطعه سنگ بزرگ مکعب شکل در بیستون با نام سفارش‌دهنده سنگ‌ها
دو کتیبه کوتاه کشف شده در یک غار بودایی در قره تپه (ترمذ قدیم) در جنوب شرقی ازبکستان
دو کتیبه کوتاه در تنگ کرم در حدود ۱۸ کیلومتری شرق فسا بر ضلع‌های شمالی و غربی آتشدانی سنگی از دوره ساسانی
ده‌ها کتیبه کوتاه بر باروی شهر دربند قفقازبا نام و عنوان برخی از مسئولان سازنده بارو
دو کتیبه بسیار کوتاه به خط منفصل کشف شده در دره سند علیا در شمال پاکستان
پنج کتیبه کشف شده در غار بودایی کانهری در نزدیکی بمبئی
چند قطعه سنگ مکعب شکل در نزدیکی  کنگاور با نام سفارش‌دهنده سنگ‌ها
دو کتیبه کشف شده بر کوه حسین در نقش رستم که یکی از آن‌ها محو شده است
چهار کتیبه کوتاه در معرفی چند شخصیت در گچ‌بری‌های تالاری از حدود زمان بهرام پنجم در بندیان در ۳ کیلومتری شمال غربی درگز
لوحه‌ای مسین با کتیبه‌ای ۳ زبانه (فارسی میانه، فارسی یهودی و عربی) یافت شده در کویلون در جنوب هند. این کتیبه مربوط به واگذاری امتیازاتی به کلیسایی ایرانی است.

دیوارنوشته‌ها


شهر دورااُروپوس بر ساحل  رود فرات در سوریه  کنونی در زمان شاهنشاهی شاپور اول مدتی در  تصرف سپاهیان ساسانی بود. در ویرانه‌های یکی از کنیسه‌های این شهر ۱۲ دیوارنوشته به فارسی میانه به چشم می‌خورد که دبیران سپاه ایران پس از بازدید از  کنیسه از خود به یادگار نهاده‌اند. چند دیوارنوشته بسیار کوتاه دیگر نیز در دیگر مناطق شهر یافت شده است. خط دیوارنوشته‌ها منفصل، اما بسیار متمایل به تحریری است.

سفال‌نوشته‌ها


نوشته‌های روی سفال‌ها غالباً با مرکب بوده، و نام صاحب ظرف، محتویات ظرف و یا مقدار محتویات ظرف را می‌نمایانده است. از ویژگی‌های این‌ دسته از متون کاربرد نشانه‌های ‌اختصاری ‌برای واژه‌های پر بسامد است
مهم‌ترین سفال‌نوشته‌های شناخته شده فارسی میانه در این مناطق یافت شده‌اند: جنوب ترکمنستان 
ویرانه‌های شهر دورااُروپوس (به خط منفصل)، چال طرخان در نزدیکی   عشق آباد ری شوش ، قصر ابونصر در نزدیکی  شیراز  و در نزدیکی  ورامین
در تپه یحیی سفالینه‌ای یافت شده که نوشته روی آن با مرکب نیست، بلکه حکاکی شده است. به‌ علاوه، خمره کتیبه‌داری در آپادانای شوش یافت شده که حاوی بیش از ۱۰۰سکه خسروپرویز بوده است.

پوست‌نوشته‌ها


همه این نوشته‌ها به خط تحریری است. در این متون نیز واژه‌های پربسامد را با نشانه‌های اختصاری نمایانده‌اند. مهم‌ترین پوست‌نوشته‌های شناخته شده اینهاست: دو قطعه یافت شده از ویرانه‌های شهر دورااُروپوس، که‌ یکی از آن‌ها نامه‌ای تجاری استپوست‌نوشته‌های گوناگونی که از مصر به‌ دست آمده، و مربوط به زمانی است که سپاهیان خسروپرویز مصر را در تصرف خود داشتند و پوست‌نوشته‌های گوناگونی که در ایران یافت شده‌اند و بیش‌تر اسناد اقتصادی و فهرست کالاها هستند

پاپیروس نوشته‌ها


پاپیروس‌نوشته‌های بسیاری به خط تحریری‌ از مصر به دست آمده که همه آن‌ها مربوط به زمانی است که سپاهیان‌ خسروپرویز مصر را در تصرف‌ خود داشتند. برخی از این متون‌ دوزبانه‌اند و علاوه‌ بر متن اصلی به فارسی میانه، ترجمه قبطی یا یونانی‌ نیز دارند. این‌ آثار نامه‌ها و اسناد دولتی‌ هستند و به‌ خصوص به‌ سبب‌ در برداشتن‌ اسامی‌ خاص‌ ایرانی‌ و القاب‌ و عناوین و اصطلاحات نظامی‌ از اهمیت بسیار برخوردارند. در این‌ متون نیز برخی از کلمات را با نشانه‌های اختصاری نمایانده‌اند

ظرف نوشته‌ها


در موزه‌های مختلف  دنیا و مجموعه‌های خصوصی، ظروف گران‌بهایی با نوشته‌هایی به فارسی‌میانه نگهداری می‌شود. خط این دسته از متون غالباً تحریری، اما گاه منفصل است. از آن‌جا که خط به‌کار رفته بر ظروف بسیار ریز است، آن را سوزنی نیز می‌نامند. نوشته‌های روی ظروف سیمین (بشقاب، کاسه و جز آن) غالباً شامل نام صاحب ظرف (گاه به‌همراه نام پدر او و یا لقب او) و وزن ظرف، یا فقط وزن ظرف است.

بر روی برخی از ظروف عنوان سپهبد نیز دیده می‌شود که لقب حاکمان طبرستان در سده‌های نخستین هجری بوده است. یکی از این‌گونه ظروف، تنگی سیمین است که در  کلاردشت یافت شده است و اکنون درموزه ملی ایران نگهداری می‌شود. برگرداگرد لبه این تنگ کتیبه‌ای به فارسی میانه حک شده است.

سکه‌ها


سکه‌های پارسی، ساسانی، کوشانی ـ ساسانی، عرب ـ ساسانی، عرب ـ طبرستانی و بیزانسی ـ ساسانی:
بر سکه‌های شاهان پارس پیش از پادشاهی اردشیر بابکان و تأسیس  ساسله های ساسانی، و نیز بر سکه‌های ساسانی، کوشانی ـ ساسانی، عرب ـ ساسانی، عرب ـ طبرستانی و بیزانسی ـ ساسانی کلمات و عبارات کوتاهی به فارسی میانه دیده می‌شود.
خط به کار رفته بر سکه‌ها تا زمان پادشاهی خسرو انوشیروان منفصل است، اما از آن زمان به بعد به‌تدریج به خط تحریری نزدیک می‌شود.
در زمان‌  حکومت امویان تا مدت‌ها سکه‌های ساسانی، به‌خصوص سکه‌های خسروپرویز، رایج بود، اما بعدها نام خلیفه به فارسی میانه و واژه یا عبارتی به کوفی بر روی سکه‌ها نقش می‌شد. در برخی از سکه‌ها نیز واژه‌ها یا جملات دیگری به فارسی میانه دیده می‌شود، مثلاً بر یکی از سکه‌های آن دوره در حاشیه سکه بسم‌الله، لاحکم الا للّه آمده، و در کنار تصویر شاه به فارسی میانه چنین‌آمده است: nēst dādwar bē yazad (نیست داوری به غیر از خدا) که ترجمه تقریبی لاحکم الاللّه است.
بر درهمی عرب ـ ساسانی با چهره خسروپرویز از سال ۵۳ یزدگردی (۶۴-۶۵ق) نیز عبارت amīr ī wurrōyišnīgān (امیرالمؤمنین) دیده می‌شود.

مهرها و مهرواره‌های ساسانی


خط این دسته از متون غالباً تحریری، اما گاه منفصل است. در بسیاری از موارد تنها نام صاحب مهر دیده می‌شود که برخی از آنان نیز زن هستند. بر روی برخی از مهرها عنوان صاحب مهر و گاه نام محل نیز دیده می‌شود.
بر روی برخی از مهرها واژه‌های دینی یا عبارت‌های کوتاهی نیز به چشم می‌خورد که بیش‌تر  دعا یا اندرز هستند. حتی از مسیحیان نیز مهرهایی با کتیبه‌های فارسی میانه به دست آمده است.
مهرهای ساسانی را می‌توان به دو دسته کلی رسمی یا اداری و شخصی یا خصوصی تقسیم کرد. مهرواره‌ها را از گل مرغوب درست می‌کردند و در آن‌ها سوراخی می‌نهادند تا نامه‌ها و اسناد را پس از پیچیدن، با اثر مهر به  اصطلاح امروز مهر و موم کنند. به‌علاوه، اجناس و کالاها را با تکه‌های بزرگ‌تری از گل مهر و موم می‌کردند که بیش‌تر دارای یک اثر مهر بزرگ رسمی، یک اثر مهر بزرگ شخصی و از یک تا ۱۰ اثر مهرهای کوچک است که از آن شاهدان بوده است. از برخی مهرهای ساسانی فقط اثرآن‌ها برجای مانده است
 یکی‌ از مهرهایی که بسیار جالب‌ توجه‌ است، دارای کتیبه بسیار کوتاهی در ۳ سطر به‌فارسی‌ میانه به‌ خط تحریری و کتیبه اندرزی بسیار کوتاهی در دو سطر به ترکی کهن است که به گونه‌ای از خط رونی نوشته شده است. این مهر متعلق به زمان حکومت جیگ/ زیگ‌خاقان (۶۱۱-۶۱۹م) است.
از دیگر کشفیات اخیر انگشتری (در واقع خاتمی) زرین‌ است‌ که در گوری در اوچ‌تپه در  آذربایجان یافته‌اند و برروی آن به فارسی‌میانه چنین آمده است: Silig ī abarzēnīgānbed (سیلیگ، رئیس محافظان خیمه شاهی). این گور از آنِ یکی از بزرگان ترک به نام سیلیگ بوده است که به خدمت خسرو انوشیروان در آمده‌ بود.
از نکات جالب توجه این است که گاه فردی مهر فرد پیش از خود را با تغییراتی از آن خود کرده است. از جمله این تغییرات محو کتیبه پیشین، افزودن کتیبه، جای‌گزینی کتیبه‌ای نو به جای کتیبه پیشین و دخل و تصرف در کتیبه پیشین است.

نشان‌ها و افسون‌ها


عبارات جالبی به فارسی میانه بر روی چند نشان دیده شده است. برای نمونه بر نشانی از دوره ساسانی چنین آمده است: Yazad، man ōrōn wēn (ایزدا، به سوی من بنگر). نیز بر نشانی دیگر چنین نوشته شده است: Šāmwār، maywār (شاموار، ساقی). از جمله نشان‌های زیبای همان دوره، نشانی است که تصویر شاه‌زاده خانمی بر آن نقش بسته است و کتیبه‌ای در دو سطر دارد.
نشان سیمین زیبایی از زیگ خاقان نیز به دست آمده که در سمت چپ تصویر نیم‌تنه او عبارت فارسی میانه فره افزود زیگ، و در سمت راست او به تقلید از ساسانیان عبارت شاهان شاه ذکر گردیده است. این نشان متعلق به زمانی است که خاقان ترک بر  ایران چیره شده بود (۶۱۶-۶۱۷م).
نشان سیمین دیگری نیز از خاقان بزرگ ترکان غربی از حدود سال ۶۲۵م به دست آمده که بر روی آن عباراتی به فارسی میانه نوشته شده است.
از نشان‌های‌ جالب‌ توجه‌ دوره اسلامی‌ نشان‌ زرین‌  عضد الدوله دیلمی با تصویر او و نوشته‌هایی به فارسی میانه است که در ۳۵۹ق در فارس، و احتمالاًبرای بزرگداشت  فتح طبرستان ، ضرب شده است. بر روی آن در دو سوی تصویر عضدالدوله چنین نوشته شده است: xwarrah abzūd šāhān šāh (فره افزود شاهان شاه)، بر روی دیگر نیز دوبار چنین‌ آمده‌ است: dēr zīw Šāh-Panāh-Husraw (دیر زیوی شاه پناه خسرو).
افسون‌هایی نیز با نوشته‌هایی کوتاه به فارسی میانه یافت شده است.

وزنه


چند وزنه عرب ـ ساسانی کتیبه‌دار نیز یافت شده است. مثلاً در گنجینه نشان‌های‌ کتابخانه ملی پاریس وزنه‌ای مسین با ظاهری‌شبیه‌ سکه‌های‌ اموی وجود دارد که بر روی آن در حاشیه و در مرکز نوشته‌هایی به‌  عربی (به‌خط کوفی )، و بر پشت آن ترجمه همان‌ نوشته‌ها به‌ فارسی‌میانه به خط تحریری دیده می‌شود.
نوشته حاشیه وزنه، وزن‌ آن‌ را یک‌ درهم‌ مشخص‌ کرده، و نوشته مرکزی وزنه عبارت قرآنی بسیار معروف «اِعْدِلوا هُوَ اَقْرَبُ لِلتَّقْوی»
است. ترجمه این عبارت در پشت وزنه به فارسی میانه احتمالاً چنین‌ است:abar ahlā nazdīktar ōy warišn ī az dād (بر پارسا نزدیک‌تر) است (آن ‌کنشی ‌که ازداد) بر می‌خیزد).

کتاب‌های فارسی میانه


دومین بخش از آثار بجا مانده از فارسی میانه کتاب‌های فارسی میانه است.
کتاب‌های بازمانده به فارسی میانه را که بیش‌تر در سده‌های ۳ و ۴ ق تدوین شده، یا صورت نهایی یافته‌اند، می‌توان چنین تقسیم کرد:

زند و پازند


زند: در دوره ساسانی به سبب آن‌که قرن‌ها از  مرگ زبان اوستایی می‌گذشت و فهم   اوستا برای همگان مقدور نبود، موبدان اوستا را به فارسی میانه ترجمه و  تفسیر کردند. این ترجمه و تفسیر زند نامیده می‌شود که به معنای شرح است. زندهایی که برجای مانده، عبارت‌اند از زند یسن‌ها، ویسپرد، خرده اوستا، وندیداد، برخی از بخش‌های یشت‌ها، هیربدستان، نیرنگستان و اوگمدیچا.
پازند: دشواری‌های موجود در خط پهلوی سبب شد که موبدان زردشتی هندوستان برخی از متون فارسی میانه را به خط اوستایی (که خواندن آن‌ بسیار آسان است) آوانویسی کنند. این برگردان متون فارسی میانه به خط اوستایی را پازند می‌نامند.
مهم‌ترین متونی که پازند نیز دارند، اینهاست: شکند گمانیگ وزار، بندهشن، مینوی خرد، زند وهمن یسن، اوگمدیچا، ارداویراف‌نامه، جاماسپ‌نامه، یادگار جاماسپی، پس دانشن کامگ، خویشکاری ریدگان، اندرز خوبی کنم به شما کودکان، آفرین‌ها و دعاها، پتیت‌ها (توبه‌نامه‌ها)، نیرنگ‌ها (اوراد)، برخی از روایات، ستایش سی‌روزه، ده و پنج خیم آسورنان (روحانیان) و صد و یک نام خدا.

اوستا و زند


کتاب‌های تألیف شده براساس اوستا و زند:
۱-  دینکرد (کرده دینی)، دانشنامه  دین زرتشتی است که دو تن از گردآورندگان آن در سده ۳ق آذرفرنبغ فرخزادان و آذرباد امیدان بودند. دینکرد در اصل ۹ کتاب را شامل می‌شده است. کتاب‌های اول و دوم و بخشی از کتاب سوم از میان رفته است. موضوعات مطرح شده در دینکرد چنین است: اصول عقاید زردشتی از منظر کلامی و فلسفی (کتاب‌های سوم و چهارم)، پاسخ‌های آذرفرنبغ به پرسش‌های یعقوب بن خالد و بخت‌ماری مسیحی (کتاب پنجم)، اندرزنامه (کتاب ششم)، سرگذشت پیامبران پیش از زردشت، زندگی زردشت و ظهور اوشیدر و اوشیدرماه و سوشیانس در پایان جهان (کتاب هفتم)، خلاصه مطالب اوستای موجود در دوره ساسانی (کتاب هشتم) و شرح ۳ نسک (کتاب) از بین رفته اوستای ساسانی (کتاب نهم).
۲- بندهشن (آفرینش آغازین)، این کتاب نیز دانشنامه‌ای است در ۳۶ فصل درباره اصول عقاید زردشتی، آغاز  آفرینش ، نبرد اوهرمزد و اهریمن و پایان  جهان به‌علاوه، بسیاری مطالب متنوع همچون تاریخ و جغرافیای اساطیری، نجوم ؛ توصیف و طبقه‌بندی آفرینش‌ها (آب‌ها، کوه‌ها، گیاهان و جانوران) و جز آن را می‌توان در آن یافت. از بندهشن دو تحریر دردست است. بندهشن ایرانی (یا بزرگ) و بندهشن هندی.
۳- گزیده‌های زادسپرم. در این کتاب زادسپرم، موبد سیرجان در سده ۳ق، در ۳۵ فصل به شرح نکاتی‌ درباره آفرینش، پیام‌آوران پیش‌از زردشت و زندگی زردشت، اجزاء بدن انسان و سرنوشت روان پس از  مرگ ؛ رستاخیز و پایان جهان می‌پردازد.
۴- دادستان دینیگ (فتواهای دینی)، نوشته منوچهر، برادر زادسپرم، موبد فارس و کرمان در سده ۳ق. این کتاب در واقع پاسخ به ۹۲ پرسش اعتقادی و فقهی است.
۵- نامه‌های منوچهر، مجموعه ۳ نامه منوچهر در رد نوآوری‌های برادرش زادسپرم درباره چگونگی اجرای مراسم تطهیر. یکی از این نامه‌ها خطاب به مردم سیرجان، دیگری خطاب به زادسپرم و سومی خطاب به همه زردشتیان است.
۶- روایات پهلوی، احتمالاً از سده ۴ق، دارای ۶۵ فصل با مباحثی متنوع از جمله آیین‌های دینی، اخلاقیات و سرنوشت روان پس از مرگ.
۷- پرسشنی‌ها، شامل ۵۹ پرسش فقهی و پاسخ‌های آن‌ها.
۸- وجرکرد دینی، منسوب به میدیوماه، پسرعموی زردشت، درباره زندگی زردشت و برخی مسائل فقهی.

کتاب‌های کلامی و فلسفی


۱- کتاب‌های سوم، چهارم و پنجم دینکرد.
۲- شکند گمانیگ وزار، تألیف مردان فرخ پسر اوهرمزدداد در سده ۳ق، در ۱۶ فصل در اثبات عقاید زردشتی و به‌خصوص  ثنویت  و نیز در رد  اسلام و یهودیت و مانویت و مسیحیت
اصل این کتاب از میان رفته، و اکنون تنها تحریر پازند و ترجمه سنسکریت آن موجود است. بعدها ۵ فصل نخست آن را به فارسی میانه بازنویسی کرده‌اند که آن نیز موجود است.
۳- پس دانشن کامگ (یا چم کستیگ)، شامل پاسخ پدری به پسرش درباره دلیل بستن کستی (کمربند آیینی زردشتیان). تنها تحریر پازند این متن برجای مانده است.
۴- گجستگ ابالیش، در شرح  مناظره زردشتی مسلمان شده‌ای به نام ابالیش با آذرفرنبغ فرخزادان در حضور  مامون خلیفه عباسی

پیش‌گویی و الهام


۱- ارداویراف‌نامه، شرح  سفر ۷ روزه روان موبدی پارسا به نام ارداویراف (یا ارداویراز) به بهشت و دوزخ و اعراف.
۲- زند وهمن یسن، در توصیف وقایع جهان آن‌چنان‌ که در  رویا  به زردشت نمایانده شده است.
۳- جاماسپ‌نامه، شامل پاسخ‌های جاماسپ، وزیر گشتاسب به پرسش‌های گشتاسپ درباره آینده دین زردشتی. این متن فقط شرح حوادث هزاره اوشیدر را دربردارد.
۴- یادگار جاماسپی، شامل پاسخ‌های جاماسپ به پرسش‌های گشتاسپ. این متن که فقط تحریر پازند و ترجمه پارسی زردشتی آن برجای مانده است، شرح حوادث جهان را تا هنگام ظهور سوشیانس دربردارد.
۵- آمدن شاه بهرام ورجاوند، شعری کوتاه در ۱۴ بیت درباره ظهور شاه بهرام از هند بر فیلی سفید و احیای دین زردشتی.

اندرزنامه‌ها


چنان‌که پیش‌تر گفته شد، مفصل‌ترین اندرزنامه کتاب ششم دینکرد است. اندرزنامه‌های دیگری نیز موجود است که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:
۱- اندرزهای آذرباد مهرسپندان. آذرباد مهرسپندان موبدان موبد دوره شاپوردوم بود. از وی ۴ اندرزنامه موجود است: اندرز آذرباد مهرسپندان به پسرش زردشت، واژه‌ای چند از آذرباد مهرسپندان به مردم گیتی در هنگام مرگش، اندرز انوشگ روان آذرباد مهرسپندان که درواقع فصل ۶۲ از روایات پهلوی است، و ده اندرز به نام آذرباد مهرسپندان و دیگر پوریوتکیشان در کتاب سوم دینکرد.
۲- یادگار بزرگمهر (وزیر خسرو انوشیروان).
۳- اندرز اوشنر دانا (وزیر کیکاووس کیانی).
۴- اندرز دانایان به مزدیسنان.
۵- اندرز خسروقبادان، که در هنگام مرگش بیان کرده است.
۶- اندرز پوریوتکیشان یا پندنامه زردشت (پسر آذرباد مهرسپندان)، که به نقل از دانایان پیشین است.
۷- دادستان مینوی خرد. این اندرزنامه بسیار مهم دارای یک مقدمه و ۶۲ پرسش و پاسخ است. در این کتاب روح خرد در برابر مردی دانا ظاهر می‌شود و به پرسش‌های او پاسخ می‌گوید.
۸- اندرزنامه‌های بسیار کوتاه و پراکنده همچون اندرز دستوران به بهدینان، اندرز بهزاد فرخ پیروز، خیم و خرد فرخ مرد، پنج خیم روحانیان، داروی خرسندی، خویشکاری ریدگان، اندرز مرد دانا، رساله روزها، اندرز خوبی کنم به شما کودکان، آراء دین به مزدیسنان، و جز آن.

پرسش و مناظره و جغرافیا


رساله یوشت فریان و اخت، شامل پاسخ‌های یوشت فریان به ۳۳ پرسش اخت جادوگر. این کتاب در واقع نوعی چیستان‌نامه است.
درخت آسوریگ، مناظره‌ای میان نخل و بز درباره این‌که کدام‌ یک برای آدمی سودمندتر است. در پایان بز به پیروزی می‌رسد. این کتاب در اصل به زبان پارتی و منظوم بوده است.
کارنامه ادشیر بابکان، تاریخی آمیخته با افسانه درباره چگونگی به قدرت  رسیدن اردشیر.
شهرستان‌های ایرانشهر، کتابی جغرافیایی شامل فهرستی اساطیری از شهرهای ایران.
یادگار زریران، کتابی حماسی درباره جنگ‌های ایرانیان و خیونان پس از گرویدن گشتاسپ به دین زردشتی و دلاوری‌های زریر، برادر گشتاسپ. این کتاب در اصل به زبان پارتی و منظوم بوده است.

رسالات فقهی و حقوقی


۱- زند وندیداد، که درواقع بخش فقهی اوستای موجود است.
۲- شایست نشایست، درباره کارهای شایسته و ناشایست، تاوان گناهان و چگونگی اجرای آیین‌های دینی.
۳- روایات امید اشوهشتان، که درواقع پاسخ‌های امید، برادرزاده منوچهر و زادسپرم، به ۴۴ پرسش فقهی است.
۴- روایات آذرفرنبغ فرخزادان، که پاسخ به ۱۴۷ پرسش فقهی است.
۵- روایات فرنبغ سروش، درباره مسائلی چون قیومیت و ازدواج
۶- پرسشنی‌ها، شامل ۵۹ فتوای فقهی.
۷- پیمان کدخدایی، که پیمان‌نامه زناشویی و درواقع نوعی قباله ازدواج است.
۸- مادیان هزار دادستان، شامل صد‌ها مسئله حقوقی.

رسالات کوچک آموزشی


۱- شگفتی و برجستگی سیستان، درباره اهمیت سیستان در دین زردشتی.
۲. خسرو و ریدگ، شامل پاسخ‌های جوانی به نام خوش‌آرزو به پرسش‌های خسرو
 درباره بهترین خوراک، شراب عطر، سرود، زن، اسب و جز آن.
۳- گزارش شطرنج و نهش نرد، درباره چگونگی ورود شطرنج از  هندوستان به ایران در زمان خسرو انوشیروان و ابداع نرد توسط بزرگمهر حکیم، وزیر خسرو انوشیروان.
۴- ماه فروردین روز خرداد، در شرح وقایعی که در روز خجسته ششم فروردین در گذشته رخ داده است و در آینده رخ‌ خواهد داد.
۵- سور سخن، شامل نمونه‌ای از سخنانی که باید بر سر  سفره میهمانی ایراد شود.
۶- آیین نامه‌نویسی، که در واقع راهنمایی برای دبیران بوده است.

فرهنگ‌ها


۱- فرهنگ اویم اوک، واژه‌نامه موضوعی اوستایی به فارسی میانه.
۲- فرهنگ پهلویگ، فرهنگ موضوعی هزوارش‌ها و واژه‌های دشوار پهلوی

زبور پهلوی


بخش‌هایی از ترجمه فارسی میانه  زبور داوود که از سریانی ترجمه شده، و در واحه تُرفان در  ترکستان چین به‌دست آمده است. تاریخ این ترجمه  سده ۶م است، اما دست‌نویس‌های موجود به اوایل سده ۸م تعلق دارد.

آثار مانوی


آثار بازمانده فارسی میانه مانوی را در اوایل سده ۲۰م در خرابه‌های صومعه‌های مانوی در واحه تُرفان در ترکستان چین یافته‌اند.
این آثار را می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد:
۱- آثار مانی و شاگردان بلافصل او، همچون بخش‌هایی از شاپورگان، انجیل زنده، کوان یا غول‌ها، زبور (دعاها) و برخی از نامه‌های مانی.
۲- آثار متأخر مانوی درباره زندگی و مرگ مانی، اصول عقاید، اندرزها، دستورها، سرودهای دینی در ستایش خدایان، مانی، بزرگان مانوی و روح محبوس در تن که غالباً مربوط به فرقه دیناوران (دیناوریه) هستند. بخش قابل توجهی از این آثار منظوم است



جمله‌های پراکنده در کتاب‌ها


سومین بخش از آثار بجا مانده از فارسی میانه، جمله‌ها و واژه‌های پراکنده از فارسی میانه در کتاب‌های عربی و فارسی، می‌باشد که در این بخش به دستور زبان آن‌ها که شامل نظام آوایی و نظام صرفی می‌شود، پرداخته می‌شود.

دستور زبان فارسی میانه


دستور زبان فارسی میانه که شامل نظام‌ آوایی و نظام صرفی آن می‌شود.

نظام‌ آوایی


فارسی‌میانه به‌کار رفته در کتاب‌ها که اندکی تحول یافته‌تر از فارسی میانه‌ کتیبه‌های‌ آغازین‌ دوره ساسانی‌ بوده، دست‌کم ‌دارای ۲۰ صامت /p b t d k g m n č IJ f s z š x h l r w y/ و ۸ مصوت /a ā i ī u ū ē ō/ بوده است. برخی دو مصوت /e o/ را نیز جزو واج‌های فارسی میانه به‌شمار آورده‌اند. آواهای (ž γ) نیز احتمالاً به ترتیب واجگونه‌های /IJ g/ بوده‌اند.
برخی از مهم‌ترین تحولات‌آوایی خاص فارسی‌میانه که آن را از پارتی، دیگر زبان ایرانی‌ میانه غربی، متمایز می‌سازد، اینهاست: ابدال č باستانی به z در میان دو مصوت (•raučah->rōz، روز)، ابدال IJ باستانی به z (•IJafra->zofr، ژرف)، ابدال ŗ باستانی پس از آواهای‌ غیردولبی به ar (•kŗta->kard، کرده)، ابدالy باستانی درموضع‌ آغازین به IJ (•yavan- > IJuwān، جوان)، ابدال dˇz باستانی به d (•dˇzrayah->drayā، دریا)، حفظ gr باستانی (•šagra-> šagr، شیر، اسد)، ابدال hv باستانی به xw (•hvar->xwar-، خورـ، ماده مضارع خوردن)، ابدال rd باستانی به l (•tˇsard->sāl، سال)، ابدال dv باستانی به d (•dvar->dar، در)، و ابدال -āvaya- باستانی به
-āy- (•srāvaya->srāy-، سرای ـ، ماده مضارع‌ سرودن).

نظام صرفی


در فارسی میانه متقدم اسم دارای دو شمار مفرد و جمع، و دو حالت فاعلی (صریح یا مستقیم) و غیرفاعلی (غیرصریح یا غیرمستقیم) بوده است. حالت فاعلی که بازمانده حالت فاعلی (نهادی) باستانی بود، بر نهاد جمله و گاه بر مفعول مستقیم؛ اما حالت غیرفاعلی که بازمانده حالت اضافی (ملکی) باستانی بود، بر مفعول مستقیم و غیرمستقیم،  مضاف الیه، متمم حرف اضافه و عامل در ساخت مجهول دلالت می‌کرد.
پایانه‌های صرف اسم عبارت بودند از:
اسم‌های مختوم به -ar
مفرد جمع مفرد جمع
حالت‌فاعلی ø -ø -ø -ar
حالت‌غیرفاعلی ē -ān، -īn، -ūn -ar -arān، -arīn، -arūn
تمایز حالت به‌ تدریج از میان رفت، به گونه‌ای که در فارسی میانه زردشتی و مانوی حالت غیرفاعلی را فقط \ می‌توان در ضمیر منفصل اول شخص مفرد (غیرفاعلی man، فاعلی an/az) و اسامی خویشاوندی مختوم به -ar (مانند pidar پدر، mādar مادر، brādar برادر، که حالت‌های فاعلی آن‌ها به ترتیب عبارت‌اند از pid، mād و brād) یافت.
بنابراین، فارسی میانه متأخر تنها دارای دو شمار مفرد و جمع است و نشانه‌های جمع اینهاست: -ān، -īn و -ūn (مانند yazadān ایزدان، frazendīn فرزندان، ardāyūn پارسایان). به‌علاوه، پسوند -īhā، که در اصل پسوندی قیدساز بود، به یکی از نشانه‌های جمع (غالباً برای بی‌جان‌ها) بدل شده است (مانند kōfīhā کوه‌ها؛ قس: šādīhā به شادی، شادمانه). به‌ندرت اسم معنی مختوم به -īh به عنوان اسم جمع به کار رفته است (مانند wizīdagīh گزیدگی، برگزیدگی؛ نیز برگزیدگان).
عدد (w ē ) یک گاه به عنوان حرف تعریف نامعین پس از اسم به‌کار رفته است (مانند IJāmag (w) dast-ē دستی جامه، یک دست جامه)
مضاف می‌تواند پیش یا پس از مضافٌ‌الیه بیاید. در صورتی که مضاف پیش از مضافٌ‌الیه آمده باشد، پس از آن از موصول ī، که در اینجا معادل کسره اضافه است، نیز استفاده می‌شود (مانند bayān gāh جایگاه خدایان، gilist ī dēwān لانه دیوان).
صفت که در زبان فارسی میانه می‌تواند به عنوان اسم نیز به‌کار رود، دارای دو شمار مفرد و جمع است. صفت می‌تواند پیش یا پس‌ از  موصوف بیاید و درصورتی‌ که پس‌ از موصوف آمده باشد، غالباً از موصول ī نیز استفاده می‌شود (مانند kēnwar mard مرد کینه‌ور، pīl ī spēd فیل سفید). گاه صفت با موصوف خود از لحاظ شمار مطابقت می‌کند (مانند frēstagān wuzurgān فرستادگان بزرگ). به ندرت موصوف در شمار مفرد، اما صفت در شمار جمع است.
نشانه صفت تفضیلی پسوند -tar (مانوی -dar) و نشانه صفت عالی پسوند -tum (مانوی -dum) است. برخی از صفات تفضیلی بازمانده صفات تفضیلی ایرانی باستان مختوم به -yah هستند، مانند meh مه، مهتر، keh که، کهتر، weh به، بهتر، wēš بیش، بیشتر، frāy پیش‌تر.
برخی از صفات عالی نیز بازمانده صفات عالی ایرانی باستان مختوم به -išta هستند، مانند mahist مهست، بزرگ‌ترین، kahist کوچک‌ترین، wēšist بیشترین، frahist پیش‌ترین، wahišt بهشت (در اصل: بهترین). کلماتی که برای مقایسه استفاده می‌شوند kū که و az از هستند.
ضمایر فارسی میانه تنها دارای دو شمار مفرد و جمع هستند. ضمایر شخصی‌ به‌ دو دسته منفصل و متصل‌ تقسیم‌ می‌شوند و عبارت‌اند از منفصل: an/az من (فاعلی) (غیرفاعلی:man)، tō تو، ōy/awē او، (h) amā ما، (h) ašmā شما، ōyšān/awēšān ایشان؛ متصل: -m، -t، -š، -mān، -tān، -šān. ضمایر متصل می‌توانند در همه نقش‌های نحوی، به جز در نقش فاعل دستوری، به جای ضمایر منفصل به کار برده شوند. به عبارت دیگر، این ضمایر می‌توانند در نقش مفعول صریح (مفعول مستقیم)، مفعول با واسطه (مفعول غیرمستقیم)، مضافٌ‌الیه، مرجع فعل غیرشخصی و عامل (فاعل منطقی) افعال متعدی در همه زمان‌های ماضی به کار برده شوند.
در زبان فارسی میانه فعل و مشتقات آن از دو ماده مضارع و ماضی ساخته می‌شوند. ماده مضارع که بازمانده ماده مضارع ایرانی باستان است، در ساخت مضارع اخباری، مضارع التزامی (که گاه برای بیان آینده به کار می‌رود)، مضارع تمنایی (گاه با کاربرد شرطی)، وجه امری اسم مصدر و صفت فاعلی به کار می‌رود. پسوندهای -ēn (ماضی: -ēn-īd) از ماده مضارع لازم و متعدی، ماده سببی (مانند raw-ēn-/raw-ēn-īd- روانه کردن، از raw- رفتن) و از اسم، صفت و حرف اضافه، ماده جعلی متعدی (مانند abāg-ēn-/abāg-ēn-īd- همراهی کردن، از abāg با) می‌سازند. برای ساخت ماده جعلی لازم از پسوندهای -īh (ماضی: -īh-ist) استفاده می‌شود (مانند šād-īh-/šād-īh-ist شاد شدن، از šād شاد).
شناسه‌های صرف فعل که به ماده‌های مضارع می‌پیوندند، اینهاست:
مضارع اخباری مضارع التزامی مضارع تمنایی وجه امری
اول‌ شخص‌مفرد -ēm (-am، -om: گونه‌های متأخر) (-ān)
دوم‌ شخص‌ مفرد (h) -ē (-āy) (h) -ē -ø
سوم‌ شخص‌ مفرد -ēd -ād (h) -ē
اول‌ شخص‌ جمع -ēm
(-am، -om: گونه‌های متأخر) (-ām)
دوم‌ شخص‌ جمع -ēd (-ād) -ēd
سوم‌ شخص‌ جمع -ēnd، -and -ānd
گفتنی است که شناسه‌های داخل پرانتز در متون فارسی میانه زردشتی دیده نشده‌اند. چند مثال: wēnēd می‌بیند (مضارع اخباری)؛ wēnād ببیند (مضارع التزامی)؛ (h) wēnē بیندی، باشد که ببیند (مضارع تمنایی)؛ wēn ببین (وجه امری).
نشانه اسم مصدر پسوند -išn (kunišn کنش) و نشانه‌های صفت فاعلی پسوندهای -endag، -āg و -ān (kunendag کننده؛ tuxšāg کوشنده، کوشا؛ griyān گریان) است. اسم مصدر دارای -išn گاه بر لزوم عمل دلالت می‌کند.
مـاده ماضی بازمانده صفت مفعولی ایرانی باستان (مختوم‌ به •-ta) است و همواره به -t یا -d ختم می‌شود. بسیاری از ماده‌های ماضی فارسی میانه با افزودن پسوندهای -īd یا -ist به ماده‌های مضارع ساخته می‌شوند. از ماده ماضی برای ساخت ماضی مطلق، ماضی نقلی، ماضی بعید، ماضی شرطی (شرط غیرمحقق)، صفت مفعولی و مصدر استفاده می‌شود.
همه زمان‌های ماضی لازم به صورت ترکیبی ساخته می‌شوند.
ماضی مطلق لازم از صفت مفعولی فعل اصلی و صیغه‌های مضارع اخباری فعل کمکی h- بودن ساخته می‌شود (مانند āmad hēm آمدم)، به استثنای سوم شخص مفرد که فعل کمکی نمی‌گیرد (مانند āmad آمد). ماضی نقلی لازم از صفت مفعولی فعل اصلی و صیغه‌های مضارع اخباری فعل کمکی est- ایستادن؛ بودن ساخته می‌شود (مانند raft estēd رفته است).
ماضی بعید لازم از صفت مفعولی فعل اصلی و صیغه‌های ماضی مطلق فعل کمکی est- ایستادن؛ بودنیاbaw- بودن ساخته می‌شود (مانند raft estād hēm رفته بودم). ماضی شرطی (شرط غیرمحقق) لازم از صفت مفعولی فعل اصلی و مضارع تمنایی (به ندرت مضارع التزامی) فعل کمکی h- بودن ساخته می‌شود (مانند mad hē (اگر) می‌آمد).
در کتیبه ابنون شناسه -ēn برای اول شخص مفرد ماضی استمراری است که یکی از کاربردهای آن روایت عملی است که در گذشته رخ داده است.
مهم‌ترین‌ ویژگی‌ صرف‌ فعل‌ در زبان‌ فارسی‌ میانه، مانند پارتی، وجود ساخت ارگتیو در همه زمان‌های‌ ماضی‌ افعال‌ متعدی است. در این‌ گونه‌ افعال‌ فعل‌ کمکی‌ با مفعول‌ مستقیم که‌ در واقع‌ فاعل‌ دستوری است، مطابقت‌ می‌کند؛ نه‌ با عامل که فاعل‌ منطقی است (مانند ماضی مطلق: tō mardān dīd hēnd تومردان را دیدی (در اصل: توسط‌ تو مردان دیده شدند)؛ ماضی نقلی: u-m tō dīd (h) estē من تو را دیده‌ام (در اصل: توسط من تو دیده شده‌ای)؛ ماضی بعید: u-m ōy dīd estād من او را دیده بودم؛ ماضی شرطی: agar-im... nē kard hē اگر من... نمی‌کردم).
فارسی میانه به‌کار رفته در کتیبه‌های اوایل دوره ساسانی علاوه بر تفاوت‌هایی آوایی با دیگر گونه‌های فارسی میانه و حفظ تمایز میان حالت فاعلی و حالت غیرفاعلی، دارای برخی افعال سوم شخص مفرد ماضی مجهول نیز هست که بقایای ماضی مجهول ایرانی باستان هستند (مانند nišāyī نشانده شد، تأسیس شد؛ akirī کرده شد، ساخته شد).
فعل‌ مجهول در فارسی‌ میانه از ماده مجهول‌ ساخته می‌شود. نشانه ماده مضارع مجهول پسوند -īh- است که به ماده مضارع معلوم می‌پیوندد (wēn- بین ـ (ماده مضارع دیدن)، اما: wēnīh- ماده مضارع‌ دیده‌ شدن). ماده‌ ماضی‌ مجهول به‌-īh-ist- و مصدر مجهول ‌به‌-īh-ist-anختم‌ می‌شود، ‌مانند‌wēn-īh-ist-an دیده‌شدن).
در فارسی میانه مانوی برای ساخت فعل مجهول از ترکیب ماده ماضی فعل اصلی با فعل کمکی baw- بودن نیز استفاده شده است (مانند wišād bawēnd گشوده می‌شوند).
نشانه‌های صفت مفعولی پسوندهای -ø و -ag (مانند bast یا bastag بسته) و نشانه مصدر پسوند -an (مانند dištan ساختن) است. مصدر مرخم تفاوتی با ماده ماضی ندارد.
نشانه  نفی فعل در زبان فارسی میانه nē، و نشانه نهی  mā است.  قید hamē همی، همیشه گاه در متون متأخر بر استمرار عمل دلالت می‌کند. ادات ē (در فارسی میانه مانوی hēb، در کتیبه‌ها و زبور ēw) پیش از مضارع اخباری به آن مفهوم تمنایی می‌دهد و برای پیشنهاد و توصیه به‌کار می‌رود.

هر جور و هر طور که می خواستم براتون توضیح بدم به این شکل در نمی آمد امیدوارم دوستان در سایت کتابناک پروفایل مسدود شده ما رو بهمون باز گردانند تا ما بتوانیم کتاب بخونیم وکتاب آپلود کنیم  بخودا فقط همین رو میخوام .و این دوستان کتابناک تحت تاثیر دیگران و عوامل پارازیت بیرونی خارج از سایت کتابناک قرار نگیرند منظورم کسانی  است که ایجاد شبهه و تردید در دیگران می کنند و جز اختلاف افکنی و نفاق کار دیگری بلد نیستند.انشالله دوستان و مسئولان کتابناک از این راهی ( منظورم بیراهه ‌)  که رفتند باز گردند.به امید آن روز . با تشکر


منبع با دخل وتصرف : وبسایت ویکی فقه

فهرست منابع

 آموزگار، ژاله، گلی بر مزاری: مزارنوشته نویافته‌ای به پهلوی ساسانی از کازرون، نامه ایران باستان ۳، تهران، ۱۳۸۱ش، س ۲، شم‌ ۱.
  آموزگار، ژاله و احمد تفضلی، زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن، تهران، ۱۳۷۵ش.
  ابوالقاسمی، محسن، راهنمای زبان‌های باستانی ایران، تهران، ۱۳۷۵ش.
  اکبرزاده، داریوش، دو نبشته جدید پهلوی، سروش پیر مغان، یادنامه جمشید سروشیان، به کوشش کتایون مزداپور، تهران، ۱۳۸۱ش.
  تفضلی، احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، تهران، ۱۳۷۷ش.
  جاحظ، عمرو، البیان و التبیین، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۹۳۲م.
  حصوری، علی، یک شعار خارجی به زبان فارسی میانه، مهر و داد و بهار، به کوشش امیر کاووس بالازاده، تهران، ۱۳۷۷ش.
درسدن، م ج، زبان‌های ایرانی میانه، ترجمه احمد تفضلی، بررسی‌های تاریخی، تهران، ۱۳۵۳ش، س ۹، شم‌ ۶.
  دریایی، تورج، کتیبه شاهپور سکانشاه در تخت جمشید، فرهنگ، تهران، ۱۳۸۰ش، شم‌ ۳۷ و ۳۸.
  دریایی، تورج، کتیبه کرتیر در نقش رجب، نامه ایران باستان ۱، تهران، ۱۳۸۰ش، س ۱، شم‌ ۱.
  راشد محصل، محمدتقی، کتیبه‌های ایران باستان، تهران، ۱۳۸۰ش.
  رجب‌زاده، هاشم، نوشته پهلوی تازه‌یاب در توکیو، آینده، تهران، ۱۳۶۶ش، س ۱۳، شم‌ ۴-۵.
رجب‌زاده، هاشم، نوشته پهلوی در گنجینه هوریوجی ژاپون، آینده، تهران، ۱۳۶۶ش، س ۱۳، شم‌ ۶-۷.
  رجبی، پرویز، کرتیر و سنگ‌نبشته او در کعبه زردشت، بررسی‌های تاریخی، تهران، ۱۳۵۰ش، س ۶، شم‌ ۳۳.
  رضایی باغ‌بیدی، حسن، درباره ترجمه عبارتی از قرآن به پهلوی، نامه ایران باستان ۱، تهران، ۱۳۸۰ش، س ۱، شم‌ ۱.
  زرشناس، زهره، زبان و ادبیات ایران باستان، تهران، ۱۳۸۲ش.
  شمس اشراق، عبدالرزاق، نخستین سکه‌های امپراتوری اسلام، اصفهان، ۱۳۶۹ش.
  صادقی، علی‌اشرف، تکوین زبان فارسی، تهران، ۱۳۵۷ش.
طاووسی، محمود، آتشدان.
  برم دلک و نتیجه تاریخی آن، مجموعه مقالات اولین گردهم‌آیی زبان، کتیبه و متون کهن، تهران، ۱۳۷۵ش.
عریان، سعید، زبور پهلوی، تهران، ۱۳۸۲ش.
  قرآن مجید.
  قریب، بدرالزمان، کتیبه‌ای به خط پهلوی در چین، مجله دانشکده ادبیات تهران، تهران، ۱۳۴۵ش، س ۱۴، شم‌ ۵۳.
  نصرالله‌زاده، سیروس، کتیبه سنگ‌مزار تل سفید، سروش پیرمغان، به کوشش کتایون مزداپور، تهران، ۱۳۸۱ش.
  نصرالله‌زاده، سیروس، کتیبه نویافته پهلوی، نامه پارسی ۲۳، تهران، ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ش، س ۶، شم‌ ۴.
  نصرالله‌زاده، سیروس، کتیبه‌های یادبود و سنگ‌مزارپهلوی ساسانی (۱)، نامه پارسی ۲۲، تهران، ۱۳۸۰ش، س ۶، شم‌ ۳.
  نصرالله‌زاده، سیروس، کتیبه‌های یادبود و سنگ‌مزارپهلوی ساسانی (۲)، نامه پارسی ۲۳، ۱۳۸۰ش، س ۶، شم‌ ۴.
  نصرالله‌زاده، سیروس، کتیبه‌های یادبود و سنگ‌مزارپهلوی ساسانی (۳)، نامه پارسی ۲۴، ۱۳۸۱ش، س ۷، شم‌ ۱.
قریب، بدرالزمان، کتیبه‌ای به خط پهلوی در چین، ج۱، ص۷۰-۷۶، مجله دانشکده ادبیات تهران، تهران، ۱۳۴۵ش، س ۱۴، شم‌ ۵۳.
دریایی، تورج، کتیبه شاهپور سکانشاه در تخت جمشید، ج۱، ص۱۰۷-۱۱۴، فرهنگ، تهران، ۱۳۸۰ش، شم‌ ۳۷ و ۳۸.
رجب‌زاده، هاشم، نوشته پهلوی در گنجینه هوریوجی ژاپون، ج۱، ص۴۶۲-۴۶۷، آینده، تهران، ۱۳۶۶ش، س ۱۳، شم‌ ۶-۷.

10 مورد از زیباترین و بکرترین نقاط جهان

10 مورد از زیباترین و بکرترین نقاط جهان
بدون شک در سراسر جهان نقاط زیادی وجود دارند که زیباترین و بکرترین مکان های کره زمین شناخته شده و کمتر مورد دخل و تصرف انسان قرار گرفته اند. حضور در این نقاط دیدنی و تماشای زیبایی های بکر آن ها آرزویی است که بسیاری از ما داریم. بسیاری از زیباترین نقاط جهان در یونان،ایتالیا، کرواسی و ایالات متحده واقع شده اند؛ از دریاچه های زیبا و شفاف و کوهستان های بلند و دیدنی گرفته تا آبشارهای بلند و شهرهای باستانی که می توانید با  رزرو هتل و بلیط هواپیما در اولین تعطیلات بعدی خود را میهمان این اماکن خارق العاده کنید.
 
MOLOKAI, HAWAII
1-کوهستان مولوکای در هاوایی
برخی می گویند که کوهستان مولوکای باعث شده که جزایر هاوایی در 50 سال اخیر دست نخورده و بدون تغییر به نظر برسند و برخی دیگر نیز بر این باورند که این منظره باید الگویی برای سال های آینده طبیعت و محیط زیست باشد. این جزیره با پهنای 18 کیلومتر که به ندرت از توسعه گسترده اطرافش تاثیر پذیرفته است بیش از 180 کیلومتر خط ساحلی، آبشارهای مخفی، خرابه های باستانی و میراث بومی پرافتخاری دارد که در کمتر نقطه ای از جهان دیده می شود. در این جزیره حتی یک چراغ ترافیک نیز وجود ندارد.
 
JASPER NATIONAL PARK, ALBERTA, CANADA
2- پارک ملی جسپر، آلبرتا، کانادا
بزرگ ترین پارک ملی در مناطق کوهستانی کانادا با نام پارک ملی جسپر به معنای واقعی کلمه وحشی و دست نخورده است. آب شفاف و آبی رنگ رودخانه آتاباسکا از درون طبیعت وحشی این پارک در انتهای غربی آلبرتا می گذرد و مسیر خود را از بین دره های سنگی منطقه باز کرده است. این منطقه چنان زیباست که هر روزه شاهد حضور صدها ماجراجو، کوهنورد و عکاس است.
 
MOUNT RORAIMA, VENEZUELA
3- کوهستان رورایما، ونزوئلا
اولین ماجراجویان اروپایی که به ونزوئلا رسیدند کوهستان رورایما را غیرقابل دسترس توصیف کردند؛ کوهی باستانی به شکل سندان که در میان جنگل های بارانی بین برزیل، گینه و ونزوئلا سر برآورده است. اما تاکنون افراد زیادی توانسته اند خود را به بالای آن برسانند و در مقابل با صحنه های حیرت انگیز از ابرها و مه غلیظ و منظره ای خیره کننده مواجه شده اند که در هیچ کجای دنیا وجود ندارد.
4- پارک ملی کنیون لندز، یوتا
سنگ های یک تکه خوش فرم و زیبایی در سراسر پارک ملی کنیون لندز در یوتا کشیده شده است که به تمامی این پارک شکل یک مجسمه دراماتیک و بسیار هنری داده اند. این پارک در واقع منظره ای بکر و سه بعدی از سنگ های صاف، رودخانه های دوقلو، دره های باریک، باغ هایی پر از گل های وحشی، مرغزارهای مخفی و رنگ هایی متعلق به دنیای دیگر است.
 
SOUTHERN PERU
5- جنوب پرو
در دوردست ترین نقاط جنوبی پرو، هر ساله حیوانات پشمالوی موسوم به ویکونا در گرن چاکو و در جریان یک مراسم باستانی سالانه جمع آوری شده و مراسم پشم چینی ان ها که ریشه در تمدن اینکاها دارد انجام می گیرد. مزرعه داران کوهستان آند، این پسرعموهای وحشی و گردن دراز لاماها و آلپاکاها را جمع کرده و پشم قیمتی آن ها را می چینند که یکی از زیباترین و لطیف ترین منسوجات طبیعی جهان به شمار می آید. وقتی که پشم چینی به پایان رسید به آن ها اجازه داده می شود که به طبیعت وحشی بازگردند.
 
JUJUY PROVINCE, ARGENTINA
 6- استان هوهوی، آرژانتین
استان هوهوی در شمال غربی آرژانتین در واقع محل تلاقی خاک عمده این کشور با بیابان است،؛ سرزمین لم یزرع و دور دست اما بسیار دیدنی. ترکیب نور و سایه در این منطقه باعث شده که هوهوی به بهشت عکاسان تبدیل شود. در منطقه سالیناس گراندس صحرایی است که از نمک پوشیده شده و با استخرهایی چند وجهی و بسیار زیبا به صورت طبیعی مزین شده است.
 
FAROE ISLANDS, DENMARK
 7- جزیار فارو، دانمارک
یک روستای کوچک با سقف هایی که از علف پوشیده شده اند در انتهای یک منطقه احاطه شده با کوه در جزایر فارو دانمارک، به بهشتی می ماند که تنها می توان آن را در خواب تصور کرد. این جزیره که استریموی نام دارد تنها یکی از 18 مجمع الجزایر دوردست و باد زده ای است که در بیش از 300 کیلومتری ساحل اسکاتلند واقع شده اند.
 
ENGADINE VALLEY, SWITZERLAND
 8- دره انگادین، سوییس
نور غبارآلود الماسی دره بزرگ و زیبای انگادین در سوییس برای بیش از 3 قرن است که افراد بسیاری را به این منطقه کشانده است. نمای خیره کننده این دره در فصل زمستان و توسط کریستال های یخی چند وجهی تولید می شود که در برابر نور آفتاب زیبایی مسحور کننده ای دارند. شهر برف گرفته سنت موریتز نیز که در همین دره واقع شده است در فصل زمستان در زیر برف و نور می درخشد.
 
PLITVICE LAKES NATIONAL PARK, CROATIA
 9- پارک ملی پلیتوایس لیکس، کرواسی
در عمق کوه های تاریک و سر به فلک کشیده آلپ در کرواسی، صخره و آب منظره ای مسحور کننده ساخته اند که به «سرزمین رودخانه های در حال سقوط» مشهور است. این منطقه زیبا و بکر از چندین مسییر پیاده روی تشکیل شده است که سالانه بیش از یک میلیون نفر برای دیدن آبشارها، نهرها، غارها و رودهای در هم تنیده شده ان به منطقه پارک ملی پلیتوایس لیکس کرواسی سفر می کنند.
 
SKELETON COAST, NAMIBIA
 10- ساحل اسلکت، نامیبیا
یکی از دست نخورده ترین و زیباترین سواحل جهان، ساحل اسکلت است که به طول نزدیک به 500 کیلومتر در ساحل شمالی نامیبیا قرار دارد. این منطقه که تا چند سال پیش برهوتی بی آب و علف در نظر گرفته می شد اکنون به خاطر حیات وحش منحصر به فردش، ترکیبی جالب از موجودات آبزی، موجودات بیابان زی و حیوانات ساکن ساوانا یکی از زیباترین و بکرترین مناطق جهان به شمار می آید.




رویه سایت کتابناک

ظاهرا سایت کتابناک این راه کج ( یا کژراهه ) رو که داره میره همچنان داره دنبال می کنه یکسری کاربر داره که ناگهان دلسوز ایران باستان شدن چه درست و چه غلط  و مصداق این ضرب المثل هستند که می گوید "  خود گویی و خود خندی عجب مرد هنرمندی " اینها از هر فرصتی استفاده می کنند واسه ابراز عقایدشون مثلا کاربری که حالا با اون دوست دیگرشون که دائم در حال اظهار نظر هستند و کتابناک به هیچ وجه اونها رو مسدود نمیکنه  و همیشه اظهار نظر کردند درباره زبان پهلوی و زبان پارسی میانه اظهارنظری فرمودند  ( اصولا فارسی باستان و پهلوی زبان های ایرانی هستند که ایشان با اون دوست فرهیخته شو ن منکر شده بودند  ) که چون کتابناک همچنان پروفایل بنده رو مسدود کردند من از این جا و از این تریبون بهشون پاسخ میدهم :

زبان پهلوی یا پارسیِ میانه نزدیک به یک هزاره زبان رسمی‌ دو خاندان ایرانیِ اشکانی و ساسانی بوده است. واژه‌های فراوانی از زبانهای اوستایی و پارسی باستان به زبان پهلوی رسیده و از آنجا وارد زبان پارسی نو شده‌اند.

همچنان که سنگ‌ریزه‌های کف رودخانه هر چه بیشتر در گذر آب باشند بیشتر سابیده می‌شوند، واژه‌ها هم در درازای زمان هرچه بیشتر به کار گرفته شوند کوتاهتر می‌شوند. بر این پایه، در گذرِ طبیعی واژه‌ها از پهلوی به پارسی نو دگرگونیهایی رخ داده است:

نخست اینکه گاهی واکی [حرفی] از واژه افتاده و آن را کوتاهتر نموده است. برای نمونه افتادن واک “الف” از آغاز شمار بسیاری از واژه‌ها مانند “اَسوار” که شده “سوار” و “اُشتر” که شده “شتر”.

دوم اینکه شماری از واکها به واک دیگری دگردیسه شده‌اند [تغییر شکل داده‌اند]. این دگردیسی به دو گونه روی داده است: یا دگردیسی در واکهای باآوا [باصدا] بوده، که واکهای با آوای بلند “آ”، “ای” و “او” به واکهای با آوای کوتاه ” َ”، ” ِ” و ” ُ” دگردیسه شده‌اند. مانند پیشوند “دوش” که شده “دُش” و واژه “بون” که شده “بُن”. یا اینکه واکهای بی‌آوا به واک بی‌آوای دیگری دگردیسه شده‌اند که خوانش آسانتری دارد. بیشترین نمونه این دگرگونیها، دگردیسی واکهای “گ” و “ک” به واک “ه” در پایان واژه‌هاست؛ مانند “روزنامک” که شده “روزنامه” و “خجستگ” که شده “خجسته”.

گاهی بیش از یک دگرگونی در واژه‌ها پدید آمده است. برای نمونه: واژه “بوژ” شده “بُز”، بدین گونه که واک “ژ” به “ز” دگردیسه شده و واک باآوای بلند “او” به واک باآوای کوتاه “اُ” دگردیسه شده. واژه “اَپاید” شده “باید” بدین سان که واک “اَ” از آغاز واژه افتاده و واک “پ” به واک “ب” دگردیسه شده است. در نمونه دیگر “آمورزیشن” شده “آمُرزش”، بدین گونه که واک باآوای “او” شده “اُ” و پسوند “یشن” با از دست دادن دو واک “ی” و”ن” به دیسه “ش” کوتاه شده است.

افزون بر روند طبیعی گذر واژه‌ها، نابسامانیهایی هم روی داده است که همانا پذیرش واکهای ویژه زبان عربی و نوشتن واژه‌های پارسی با این واکهاست. مانند “ایار” که شده “عیار” و “چلیپا” که شده “صلیب”. دیگر خودداری از نوشتن واکهای ویژه زبان پارسی مانند هژده که شده هیجده و گوسپند که شده گوسفند.

ناگفته نماند که این دگرگونیها یکباره و همزمان روی نداده است. شماری از این دگرگونیها می‌تواند در درازای زمانی که زبان پهلوی روایی داشته روی داده باشد؛ ولی بیشترین دگرگونیها در زمانی روی داده است که استاد زرینکوب از آن با نام “دوقرن سکوت” یاد کرده است. همانا دو سده نخستین پس از یورش تازیان که زبان پهلوی به کناری می‌رود و جایش را به زبان پارسی می‌سپارد. پس از آن هم که واژه‌های پهلوی وارد زبان پارسی می‌شوند، نیز دگرگونیها آرام‌آرام ادامه می‌یابد؛ چنانچه بسیاری از واژه‌هایی که امروز با واک “ف” نوشته می‌شوند، در تاریخ بیهقی با واک “پ” نوشته شده‌اند. مانند سپید، گوسپند و سپاهان (اصفهان).

در فرهنگهای زبان پهلوی ناهمانندیهایی دیده می‌شود. شاید یک دلیل آن، چنانچه در بالا اشاره شد، بستگی به دگرگونی واژه‌ها در درازای زمان باشد. برای نمونه واژه “بندهش” به چم [معنی] آفرینش آغازین، که از “بُن” و “دَهش” ساخته شده، در بنیاد بدین گونه است: “بون” و “دهیشن” که می‌شود “بوندهیشن”. این واژه پس از چند بار کوتاه شدن به دیسه “بندهش” در آمده است و می‌تواند در فرهنگها به دیسه‌های “بوندهیشن”، “بندهیشن” و “بندهشن” نوشته شده باشد. نمونه دیگر واژه “اَاَمرداد” است که به دیسه‌های “اَمرتات”، “امردات” و “اَاَمرداد” نوشته شده است.

در زیر نگاهی می‌اندازیم به چند نمونه از دگرگونیهایی که در گذر واژه‌ها از زبان پهلوی به پارسی روی داده است.

افتادن “الف” از آغاز شماری از واژه‌ها. مانند

اَسوار= سوار

ایار= یار

اَمرتات= اَمرداد (اَاَمرداد)

اُشتر= شتر

اَبام= وام

اَزیر= زیر

اَیات = یاد

یادآوری (۱): در گویشهای روستایی هنوز واک “الف” پهلوی را می‌توان در شماری از واژه‌ها دید. مانند

اُشتر خار= تیغ شتری

اِشکم = شکم

اِشکفت= شکفت، شکوفه زد

اِشنفت= شنفت، شنید

اِشکِس = شکست

گل کاسه اِشکنه = شقایق

اسپید= سفید

اِشکار= شکار (در نمونه‌ی کِوک اشکار= شکار کبک)

یادآوری (۲): “عیار” همان “ایار” پهلوی است که در پارسی نو “الف” آن افتاده و شده “یار”. در این واژه هم مانند بسیاری واژه‌های دیگر واک عربی “ع” جایگزین واک “الف” شده است.

یادآوری (۳): پیشوند “اَ” در آغاز شماری از واژه‌ها نشان نایی [نفی] است. مانند اَدان (نادان)، اَکار (ناکارامد، غیر فعال) و اَاَمرداد (بی‌مرگی، جاودانگی). بایستی به هوش باشیم که افتادن “الف” اگر نشان نایی باشد، چم واژه را وارونه می‌کند. پس می‌بایست پنجمین ماه سال را “اَاَمرداد” نوشت نه “اَمرداد”.

افتادن واک “خ” در واژه‌هایی که واک “خ” پیش از واک” َش” باشد. مانند

کوخشان= کوشان

سیاوخش= سیاوش

آتخش= آتش

زردخشت = زردشت

پخشه= پشه

یادآوری (۴): در گویشهای روستایی همچنان واک “خ” در‌ اندکی از واژه‌ها کاربرد دارد. چنانچه “پشه” را “پخشه” می‌گویند.

افتادن واک “گ” و “ک” از پایان واژه‌ها.

پریگ= پری

آهوگ= آهو

داروگ= دارو

داناک= دانا

بازوک = بازو

چند نمونه دیگر از کوتاه‌شدن واژه‌ها

زیندگی= زندگی (افتادن واک “ی”)

زیوستن= زیستن (افتادن واک “و”)

دادور = داور (افتادن واک “د”)

زوهر = زور (افتادن واک “ه”)

میهر = مهر (افتادن واک “ه”)

دگردیسی “ک” و”گ” به “ه” در پایان بسیاری از واژه‌ها.

نگر به اینکه در دوره آغازین زبان دری واک “گ” نوشته نمی‌شده و گاه بر بالای “ک” سه تا نقطه گذاشته می‌شده در بسیاری جاها “گ” به دیسه “ک” نوشته شده است. در زیر نمونه‌هایی از دگردیسی واکهای “ک” و “گ” به واک “ه” می‌آید:

دستک= دسته

روزنامک= روزنامه

پرندک= پرنده

چشمک= چشمه

خجستک= خجسته

زادگ= زاده

نشستگ= نشسته

خجستگ = خجسته

نمونه‌های فراوان دیگری از واژه‌های پهلوی هستند که به زبان دری آمده‌اند و “ک” و “گ” در پایان آنها به “ه” دگردیسه شده است. مانند دهنه، دماغه، دندانه، گوشه، کمره، گونه، لبه، پوسته، رویه، تنه، شانه، خنده و ریشه.

یادآوری (۵): نامهایی که در پارسی میانه پایانشان دارای “گ” بوده و در پارسی نو “گ” به “ه” دگردیسی داده است، هنگام بیشال [جمع] بستن با نشانه “ان”، دوباره واک “ه” به “گ” دگردیسه می‌شود، یا به زبانی دیگر، این نامها با “گان” بیشال می‌شوند. مانند

ستاره ستارگان، بنده بندگان، بیچاره بیچارگان، تشنه تشنگان، زنده زندگان.

دگردیسی واک “ژ” به “ج” در شماری از واژه‌ها. مانند

لژن= لجن

کژ= کج

باژ= باج

لاژورد= لاجورد

هژده= هیجده

یادآوری (۶): در بسیاری از گویشها واژه‌های یاد شده را همچنان با واک “ژ” می‌خوانند.

دگردیسی واک “چ” به واک “ج” در واژه‌هایی چون:

چوچه= جوجه

ساروچ= ساروج

آماچ=آماج

دگردیسی واک “و” به واک “ب”. مانند

وات= باد

وس= بس

ویت = بید

وانگ= بانگ

وه‌دین = به‌دین

کاوین= کابین

دگردیسی واک “پ” به واک “ف”. مانند

گوسپند= گوسفند

اسپید= سفید

پارسیگ= فارسی

دگردیسی واک “پ” به واک “ب”. مانند

اسپ= اسب

پاپک= بابک

دپیر= دبیر

باغپان= باغبان

اَپاید= باید

اپزار= ابزار

دگردیسی واک “ت” به واک “د”. مانند

روت= رود

مرت= مرد

وات= باد

ویت= بید

سوت= سود

دگردیسی واک “گ” به واک “ج”. مانند

نارنگ= نارنج

پادنگان= بادنجان

سیرگان= سیرجان

آذر پادگان= آذر بایجان

دگردیسی واک “ک” به واک “خ” و “غ”. مانند

شاک = شاخ، شاخه

سولاک = سوراخ

فروک = فروغ

اوشکال = شغال

دگردیسی واک “ژ” به “ز” و “چ”. مانند

آموژکار = آموزگار

بوژ= بز

باژ= باز

سوچن = سوزن

روچ= روز ( کردی: روژ)

دگردیسی واک “س” به واک “ی” و “ه”. مانند

آسد= آید

آسن= آهن

آگاس= آگاه

گاس= گاه، زمان

یادآوری (۷): دگردیسی واک “س” به واک “ه” در زبانهای ایرانی پیشینه‌ای دراز دارد. چنانکه بسیاری از واژه‌هایی که در زبان پارسی با واک “ه” نوشته می‌شوند، در زبان سانسکریت همچنان به دیسه “س” نوشته می‌شوند. مانند “اَسورا” و “سَومه” در زبان سانسکریت و “اهورا” و “هَومه” در زبان پارسی. البته در دیگر زبانهای ایرانی نشانه واک “س” را می‌توان یافت، چنانکه در زبان کردی به “ماهی” می‌گویند “ماسی”.

دگردیسی واک با آوای “او” به “اُ” که گونه‌ای از کوتاه شدن است. مانند

بون= بُن

بوردن= بُردن

بولند= بُلند

بوژ= بُز

گومان= گُمان

کوتاه شدن پسوند “ایگ” به “ی”. مانند

پارسیگ = پارسی

رومیگ= رومی

دانشیک= دانشی

دگردیسی یا کوتاه شدن پیشوند “دوش” به “دُش”.

پیشوند “دوُش” به چم “بَد” پیشوندی است که از زبان پارسی باستان به زبان پهلوی آمده و در پارسی نو به دیسه “دُش” کوتاه شده است. نمونه‌های آن را در واژه‌های چون دشمن، دشوار و دشنام می‌بینیم. در زیر چند واژه پهلوی با پیشوند “دوش” می‌آید:

دوُش‌چشم= بدچشم

دوش‌خرتو= بدخرد

دوش‌آموخت= بدآموخته

دوش‌آکاس= بدآموخته، نادان (آکاس= آگاه)

دوش‌ارز= بی‌ارزش، کم‌ارزش

دوش‌بخت= بدبخت

دوش‌چهر= بدچهره، زشت

 پسوند پهلوی “یشن” در زبان پارسی کوتاه شده و به دیسه “ش” درآمده است.

اَپخشاییشن= بخشایش

اَپردیشن= پردازش

آموژیشن= آموزش

آمورزیشن= آمرزش

آموختیشن= آموزش

آماریشن= آمارش

 پیشوند “اَ” یکی از نشانه‌های نایی در زبان پهلوی است که در پارسی نو یا افتاده یا جایش را به نشانه‌های “نا” یا “بی” داده است. مانند

اَکار= ناکارامد (غیر فعال)

اَبون= بی بن (بون= بُن)

اَاَمرداد= اَمرداد (نک. یادآوری ۳)

اَبیم= نترس

اَسر= بی‌سر، بی‌آغاز

اَشایست= ناشایست

پیشوند “اَپی” که در زبان پهلوی نشانه نایی است در پارسی نو به دیسه “بی” کوتاه شده است. مانند

اَپی‌هوش= بی‌هوش

اَپی‌ستون= بی‌ستون

اَپی‌سوت= سود

اَپی‌گاس= بی‌گاه، بی‌موقع

اَپی‌گومان= بی‌گمان

پیشوند “اَبی” نیز که در زبان پهلوی نشانه نایی است در پارسی نو به دیسه “بی” کوتاه شده است.

 به نگر می‌رسد که پیشوند “اَبی” همان پیشوند “اَپی” باشد که در آن واک “پ” به “ب” دگردیسه شده است. مانند

اَبی‌خار= بی‌خار

اَبی‌پوست = بی‌پوست

اَبی‌راه= بی‌راه (گمراه)

کوتاه شدن پسوند “ایژک” که نشانه کوچکی [اسم مصغر] است به “ک”. مانند

 گیاهیژگ= گیاهک (گیاه کوچک)

و سرخیژک= سرخک

یادآوری (۸): در گویشهای روستایی به سرخک “سرخِژه” می‌گویند.

نشانه بیشال [جمع] “یها” کوتاه شده و به دیسه “ها” در آمده است. مانند کوفیها که شده کوها (کوف = کوه)

یادآوری (۹): در گویشهای روستای نشان بیشال “ها” به “ا” کوتاه شده است. مانند باغ باغا، درخت درختا. در پاره‌ای روستاها برای بیشال بستن از “یا” سود می‌جویند. برای نمونه می‌گویند: باغ باغیا، درخت درختیا و گل گلیا که بیانگر آن است که “ه” از نشانه بیشال “یها” افتاده و شده “یا”.

یادآوری پایانی

زبان پهلوی زبانی است توانمند و نسکهای چندی از این زبان با واژه‌های فراوان به یادگار مانده است. بسیاری از این واژه‌ها وارد زبان پارسی شده‌اند؛ ولی بسیاری دیگر به فراموشی سپرده شده‌اند. با در نگر داشتن چگونگی روند دگردیسی واژه‌ها در گذر از زبان پهلوی به زبان پارسی می‌توان واژه‌های فراموش شده را دوباره در زبان پارسی به کار گرفت و زبان پارسی را توانمند ساخت. برای نمونه هنگامی که می‌دانیم واژه “خجستک” پهلوی در زبان پارسی “خجسته” شده، با همین روش، اگر واژه “گجستک” [نفرین‌شده] را به زبان پارسی بیاوریم  “گجسته” می‌شود. افزون بر آن شماری از واژه‌ها را هم می‌توان به همان دیسه‌ای که هستند وارد زبان پارسی کرد. برای نمونه می‌توان “اوگار” (پایین رفتن آب دریا) را به جای جزر و “آپیک” را به جای مایع به کار گرفت.


امیدوارم سایت کتابناک در نحوه برخورد و کامنت گذاشتن تبعیضی رو که گذاشته بر داره و  با حب و بغض و عقده بازی با دیگران برخورد نکن ان واصولا یک گروه دلسوز مثل اون مدیریت قبلی برگردن سرکارشون . یاد کاربر خر تو خر و کایدان و نسرین و  سیمین به خیرخدا خیرشون بده  همه ماها رو کتابخون کردند.






چطور جدول سودوکو را حل کنیم؟

مهمترین عامل در رسیدن به جواب نهایی در بازی هایی به مانند سودوکو بی تردید به کار بردن منطق و استدلا لهای منطقی می باشد. با تمرکز بر روی جدول ودنبال کردن ردیف ها و ستون ها و اعمال قوانین حاکم بر بازی می توان خانه ها را یکی پس از دیگری پر و راه را برای تکمیل جدول هموارتر نمود.

گاهی برای پرکردن تنها یک خانه از جدول نیاز به کنار هم قرار دادن اطلاعات فراوان و مقایسه بخش های به طور کل متما یز از یکدیگر می باشد.

برای انجام بازی روی شروع بازی کلیک کنید. 

    شروع بازی

 


آموزش حل جدول سودوکو

سودوکو (به ژاپنی: 数独) جدول اعدادی است که امروزه یکی از سرگرمی‌های رایج در کشورهای مختلف جهان به شمار می‌آید.

تاریخچه جدول سودوکو

به نقل از ویکی پدیای فارسی؛ سودوکو، مخفف یک عبارت ژاپنی 数字は独身に限る که خوانده می‌شود سوجی وا دوکوشین نی کاگیرو به معنی «ارقام باید تنها باشند» است.

هر چند این بازی برای اولین بار در یک مجله پازل آمریکایی در سال 1979 انتشار یافت، ولی انتشار آن به طور مستمر و پی‌گیر برای نخستین مرتبه بر می‌گردد به ژاپن در 1986 و از سال 2005 این سرگرمی به محبوبیت جهانی دست یافت و نخستین مسابقه ملی آن در سال 2008 در فیلادلفیا، آمریکا برگزار شد.

بازی سودوکو سالها در ژاپن و ایالات متحده آمریکا وجود داشته و در حقیقت شاخه ای از پازل چهارخانه ای جادوئی است که انسان را از ابتدای تاریخ شیفته خود کرده است. بنابراین حقیقتا این تعجب آور نیست که ناگهان اینچنین پرطرفدار شد. این بازی شامل همه چیزهایی است که انسان کنجکاو عاشق آن است.

در ابتدا کمی اسرارآمیز و پیچیده به نظر می رسد اما بعد به شکل مسئله ای که ما فکر می کنیم می توانیم حلش کنیم تبدیل می شود و در نهایت وقتی ما جواب را پیدا کردیم ، احساسی از پیروزی و غرور به ما دست می دهد.

این نوع جدول باعث تقویت فکر و ذهن انسان می گردد به همین دلیل از این بازی در بسیاری از مسابقات به منظور سنجش قابلیت تعقل استفاده شده و در بسیاری از فستیوال ها، به عنوان مقام نخست جهانی در بین بازی های سرگرمی دست می یابد.

در ایران برای اولین بار روزنامه همشهری در سال 1385 توسط مهدی صارمی‌فر اقدام به چاپ سودوکو به صورت روزانه کرد.

قانون بازی سودوکو

نوع متداول سودوکو یک جدول 9x9 است که کل جدول هم به 9 جدول کوچک‌تر 3x3 تقسیم شده‌است. در این جدول چند عدد به طور پیش فرض قرار داه شده که باید باقی اعداد را با رعایت سه قانون زیر یافت:

قانون اول: در هر سطر جدول اعداد 1 الی 9 بدون تکرار قرار گیرد.

قانون دوم: در هر ستون جدول اعداد 1 الی 9 بدون تکرار قرار گیرد.

قانون سوم: در هر ناحیه 3x3 جدول اعداد 1 الی 9 بدون تکرار قرار گیرد.

آموزش حل جدول سودوکو

 

آموزش حل جدول سودوکو

 

تصویر فوق یک سودوکوی معمولی (Classic) رو نشون میده. دارای 9 ستون عمودی و 9 ردیف افقی، که توسط خطوط پررنگ تر به 9 جعبه 3 در 3 تقیسم شدند.

به هر مربع 3 در 3 – که توسط خطوط پر رنگ تر احاطه شده – یک جعبه گفته میشه.

در ابتدا تعدادی از خونه ها دارای عدد هستند و وظیفه شما اینه که خونه های خالی رو پر کنید، طوری که هیچ عددی در یک ستون، ردیف و جعبه تکرار نشه.

شروع کار

با کمک دو روش ابتدایی این آموزش، یعنی کراس‌هچینگ و اسلایسینگ، به راحتی می‌تونید از پس اکثر سودوکو‌های آسان تا متوسط بربیاید.

سایر روش‌ها، که در بخش دوم این آموزش معرفی شدند، برای حل سودوکو‌‌های سخت‌تر مورد استفاده قرار می‌گیرند.

همونطور که می‌دونید، برای یادگیری روش‌های پیشرفته‌تر، ابتدا لازمه که روش‌های اصلی و پایه رو فرا بگیرید.

حل سودوکو با روش کراس‌هچینگ

ابتدایی ترین روش برای حل سودوکو کراس‌هچینگ (Crosshatching) نام داره. در این روش جدول رو جعبه به جعبه مورد بررسی قرار می‌دیم. به سودوکوی زیر توجه کنید:

 

آموزش حل جدول سودوکو

 

به اولین جعبه (بالا – سمت چپ) نگاه کنید. 5 خونه‌ی خالی داره. تمام اعداد 1 تا 9 باید توی جعبه قرار بگیرن؛ بنابراین، 1،2،3،5 و 9 اعدادی هستند که ما باید توی خونه های خالی قرار بدیم.

از عدد 2 شروع می کنیم (فرقی نمی‌کنه شروع کار با چه عددی باشه). با توجه به این قانون که «در هر ردیف و ستون هر عدد تنها یکبار میتونه تکرار بشه» به اطراف جعبه نگاه کرده، سپس ردیف و ستون هایی رو که عدد 2 دارند، تو ذهنمون (یا با خط) از جعبه حذف می کنیم. نتیجه اینطور میشه:

 

آموزش حل جدول سودوکو

 

کاملا مشخصه که عدد 2 باید توی این یک خونه باقی مونده قرار بگیره.

به همین ترتیب می تونیم جایگاه عدد 3 رو هم پیدا کنیم:

 

آموزش حل جدول سودوکو

 

اینبار هم تنها یک خونه باقی موند و جایگاه عدد خیلی زود پیدا شد، اما همیشه هم در ابتدای کار به حواب نمی رسیم. برای مثال در مورد عدد 5 نتیجه اینطور میشه:

 

آموزش حل جدول سودوکو

 

تنها یک عدد در امتداد جعبه قرار داره و سه خونی خالی باقی موند. در مورد 1 و 9 نیز نتایج مشابهی به دست میاد. پس سراغ جعبه بعدی میریم.

از عدد 3 شروع می کنیم، نتیجه زیر حاصل میشه:

 

آموزش حل جدول سودوکو

 

همونطور که می بینید دو تا خونه خالی باقی موند. در این مورد لطفا به مطلب زیر توجه کنید:

در سودوکو اگر یکی از اعداد جعبه ای رو اشتباه قرار بدید، اعداد جعبه های مجاور نیز نادرست و یک زنجیره از اعداد اشتباه تشکیل میشه و پی بردن به اشتباه اولیه در چنین حالتی بسیار سخت خواهد بود. بنابراین فقط وقتی عددی رو بنویسید که از درست بودنش مطمئنید و اینکه هیچ‌وقت حدس نزنید.

حدول جدول سودوکو با روش اسلایسینگ

اسلایسینگ، تقریبا مشابه روش قبلی هست، با این تفاوت که در این روش به جای اینکه یه مربع تکی رو بررسی کنیم، به بررسی یه گروه سه تایی از جعبه‌ها می‌پردازیم.

مثلا در نمونه‌ی زیر، می‌خوایم عدد 7 رو در سه جعبه‌ی سمت راستی قرار بدیم:

 

آموزش حل جدول سودوکو

 

خب، با رسم خطوط به راحتی می‌تونیم جایگاه عدد 7 رو در جعبه‌ی وسطی و سپس در بالایی مشخص کنیم.

اسلایسنیگ و کراس‌هچینگ اساسا مشابه هم هستن؛ اما در مجموع اسلایسینگ موثر‌تر واقع میشه.

*هروقت در استفاده از اسلایسینگ مشکل پیدا کردید و گیج شدید، کار رو با کراس‌هچینگ ادامه بدین.

با کمک این دو روش میشه بیشتر سودوکوهای آسان (و متوسط) رو حل کرد. فقط کافیه روش رو به صورت پیاپی به کار بگیرید و هر بار ببینید که چه اعداد تازه‌ای رو میشه در خونه‌ها قرار داد و به همین ترتیب سودوکو رو کامل کنید.

با کمی تمرین، کم‌کم متوجه میشید که لازم نیست کل سودوکو رو برای جای اعداد زیر و رو کنید و دستتون میاد که چه جعبه‌هایی قابلیت اضافه کردن عدد رو دارن.

… وقتی که نمیشه که بشه…!

در پازل‌های سخت، دیر یا زود؛ کراس‌هچینگ و اسلایسینگ به بن‌بست می‌خورن و کار به جایی می‌رسه که دیگه نمی‌تونید در هیچ‌یک از خونه‌ها عددی قرار بدید. اینجاست که لازمه به روش‌های دیگه رو بیارید.

*اسلایسینگ و کراس‌هچینگ، پیش‌نیاز روش‌های بعدی هستن و برای استفاده از اونها باید به این دو روش مسلط باشید.

حل بازی سودوکو با مدادکاری

در این روش، به بررسی حالات مختلف یک خونه‌ی خالی می‌پردازیم؛ به اعدادی که ‌می‌تونن تو اون خونه قرار بگیرن. (این اعداد رو «کاندید» می‌نامیم.)

به جعبه‌ی بالا-چپِ سودوکوی اصلی نگاه کنید. مطابق روش مدادکاری، کاندیدا‌های هر خونه رو می‌نویسیم:

 

آموزش حل جدول سودوکو

 

همونطور که می‌دونید، پیدا کردن این کاندیداها با کمک کراس‌هچینگ انجام می‌گیره.

به همین ترتیب، کاندیداهای سایر خونه‌های خالی رو هم داخلشون می‌نویسیم. فقط این مرحله رو با دقت کامل انجام بدید، چرا که انجام یک اشتباه، باعث ایجاد مشکلات زنجیره‌ای میشه!

*در خونه‌های یک کاندیدایی، عددِ خونه برابر عددِ کاندیداست.

نکته‌ی مهمی که پیوسته باید در روش مدادکاری رعایت بشه، بروزرسانی کردن خونه‌هاست. یعنی با حل شدن یک خونه و قرار دادن عدد، لازمه که اون عدد رو از کاندیدا‌های جعبه، ستون و ردیفش حذف کنید. برای درک بهتر این موضوع، به این مثال توجه کنید:

 

آموزش حل جدول سودوکو

 

قرار گرفتن 5 در خونه‌ی پایین-چپ، باعث حذف این عدد از کاندیداهای ستون و ردیف مجاورش شده.

بدین ترتیب، این مناطق تحت تاثیر اضافه شدن عدد 5، نیاز به بروزرسانی دارند:

 

آموزش حل جدول سودوکو

 

نگران نباشید؛ در عمل این کار به سادگی صورت می‌گیره و هیچ پیچیدگی خاصی نداره.

قوانین طلایی حل جدول سودوکو

برای حل سودوکوهای درجه‌ی سخت، قاتل و یا بالاتر، علاوه بر تسلط بر روش‌های مذکور، به یادگیری قوانین طلایی هم نیاز پیدا خواهید کرد.

قانون 1- خانه‌های تک کاندیدایی

با این قانون از قبل آشنا هستیم.

 

آموزش حل جدول سودوکو

 

در نمونه‌ی بالا، دو خونه‌ی تک کاندیدایی دیده میشه. 4 و 5. می‌تونیم این کاندیداها رو درون خونه‌هاشون قرار بدیم.

قانون2- جعبه‌های تک کاندیدایی

زمانی که یک کاندیدا تنها یکبار در یک محدوده (جعبه، ردیف، ستون) تکرار شده باشه، در اون خونه قرار می‎گیره.

یکبار دیگه به مثال قبل توجه کنید:

 

آموزش حل جدول سودوکو

 

کاندیدای 6، تنها یکبار در این محدوده تکرار شده؛ بنابراین، اون خونه (بالا-وسط) جایگاه صحیح این عدد هست.

قانون3- جعبه‎ی مدعی

زمانی که یک کاندیدا تنها در یک ستون یا ردیفِ یک جعبه وجود داشته باشه، می‎تونیم مدعی بشیم که عدد اون کاندیدا حتما در اون ستون یا ردیف و داخل جعبه قرار می‌گیره.

به مثال زیر توجه کنید:

 

آموزش حل جدول سودوکو

 

در این مثال، کاندیدای 1 تنها در ردیف بالایی جعبه وجود داره. این بدین معناست که این کاندیدا باید یک‌جای دیگه هم تو این ردیف تکرار شده باشه:

 

آموزش حل جدول سودوکو

 

مطابق این قانون می‌تونید 1 رو از خونه‌های خارج مربع (در این ردیف) حذف کنید. با حذف 1 از خونه‌ی سمت راستی، تنها یک کاندیدا باقی می‌مونه (7) و خونه حل میشه.

همچنین از این قانون می‌تونید در حین کراس‌هچینگ هم استفاده کنید. مثلا در اینجا ما جعبه‌ی سمت راستی رو برای عدد 1 کراس‌هچینگ کردیم:

 

آموزش حل جدول سودوکو

 

با درنظر گرفتن قانون مذکور، می‌فهمیم که عدد یک در یکی از دوخونه‌ی بالایی جعبه‌ی سمت چپی قرار داره و نمی‌تونه در خونه‌ی سمت راستی قرار بگیره. پس ردیف بالایی جعبه‌ رو خط می‌زنیم و به این ترتیب فقط یک جایگاه برای عدد یک باقی می‌مونه.

قانون4- جفت

زمانی که دو تا خونه که در یک محدوده (جعبه، ردیف یا ستون) قرار دارن، دو کاندیدای یکسان داشتن؛ می‌تونید اون دو کاندیدا رو از کاندیدا‌های خونه‌های دیگه‌ی اون محدوده حذف کنید.

به ردیف دوم جدول توجه کنید:

 

آموزش حل جدول سودوکو

 

دو تا از خونه‌های این ردیف، دارای کاندیدا‌های یکسان هستن – 67. یعنی اینکه اگه یکی از خونه‌ها 6 باشه، دیگری میشه 7 و بالعکس. پس می‌تونیم بگیم که در این ردیف عددِ هیچ خونه‌ای نمی‌تونه 6 یا 7 باشه و این دو کاندیدا رو از سایر خونه‌های این ردیف حذف می‌کنیم.

با حذف 6 از کاندیدای 69، فقط 9 به عنوان کاندیدا باقی می‌مونه و به این ترتیب خونه حل میشه.

*در قانون جفت‌، دو خونه‌ دقیقا باید دارای دو کاندیدا باشن، نه بیشتر. مثلا در نمونه بالا، اگر یکی از خونه ها 679 می‌بود، دیگه نمیشد این قانون رو روش اعمال کرد.

قانون5- سه‌تایی‌ها

سه تا خونه‌ی یک محدوده (جعبه، ردیف یا ستون)، یک گروه سه‌تایی به شمار میان، هرگاه:

  1. هیچ کدومشون بیش از سه کاندیدا نداشته باشن.
  2. کاندیداهاشون تکمیل باشه، یا اینکه زیرمجموعه‌ای از مجموعه‌ی اصلی به حساب بیان. (در ادامه توضیح میدم!)

می‌تونید اعدادی رو که در گروه سه‌تایی تکرار شده، از سایر کاندیدا‌های اون محدوده حذف کنید.

ردیف چهارم جدول رو ببینید:

 

آموزش حل جدول سودوکو

 

به سه خونه‌ای که دارای کاندیداهای 23، 23 و 234 هستن توجه کنید. این سه‌خونه یک دسته‌ی سه‌تایی رو می‌سازن.

به 234، یک گروهِ پُر و به 23، زیر مجموعه گفته میشه. زیر مجموعه از این جهت که همه‌ی اعضاش (2 و 3)، داخل کاندیدای اصلی و پر، وجود داره.

برای اینکه مطمئن بشیم این سه خونه یک سه‌تایی رو می‌سازن، دو حکم بالا رو بررسی می‌کنیم:

اولا هیچ‌کدوم از این سه تا خونه، تعداد کاندیداهاشون بیشتر از سه تا نیست و دوم اینکه همگی یا کاندیداهاشون تکمیل هست (234)، یا اینکه زیرمجموعه‌ای از کاندیدای اصلی هستن (23). پس با اطمینان می‌تونیم بگیم این سه خونه یک سه‌تایی رو تشکیل میدن.

با این حساب، می‌تونیم 2، 3 و 4 رو از سایر کاندیدا‌های این محدوده حذف کنیم. با این کار، خونه‌ی سومی و آخری تک کاندیدایی و حل میشن.

″پیدا کردن دسته‌های سه‌تایی مثل این، ارزش زیادی داره. در مثال بالا، علاوه بر به کار گیری این روش، می‌تونستیم از قانون4 – جفت، هم استفاده کنیم؛ ولی در اون صورت فقط یکی از دو خونه حل میشد..

با به کارگیری روش سه‌تایی، بعد از پیداکردن عددِ دوتا از خونه‌ها (سومی و آخری)، می‌تونیم دوخونه‌ای رو که دارای کاندیدای 23 هستن (چهارمی و پنجمی)، یک جفت در نظر بگیریم و این دو کاندیدا رو از خونه‌ی 234 حذف کنیم. به این ترتیب فقط عدد 4 باقی می‌مونه و خونه حل میشه!

*در قانون سه‌تایی‌ها، حتما لازم نیست که کاندیدا‌ها پشت‌سر هم و یا با نظم خاصی قرار گرفته باشن.

حتی دسته‌ی سه‌تایی بدون وجود یک گروه سه‌تایی کاندیدا هم تشکیل میشه. این سه گروه کاندیدا رو در نظر بگیرید:

13 16 36

هر سه گروه، زیر مجموعه‌ی دسته‌ی بزرگترِ 136 هستن و یک گروه ‌سه‌تایی رو تشکیل میدن. به بیان دیگر، هر سه عددِ 1، 3 و 6 در این سه خونه قرار می‌گیرن و خارج از اون، جایی ندارن. پس می‌تونیم این سه عدد رو از سایر کاندیدا‌های محدوده حذف کنیم. پیدا کردن چنین سه‌تایی‌هایی کار نسبتا مشکلی هست؛ در ابتدا بهتر اینه که دنبال سه‌تایی‌های سه-کاندیدایی بگردید.

پس در مجموع قانون رو به این صورت بازنویسی می‌کنیم:

دو/سه خونه‌ی یک محدوده، یک سه‌تایی (یا دوتایی) به شمار میان، هرگاه:

هیچ کدومشون بیش از n کاندیدا نداشته باشن.

کاندیداهاشون تکمیل باشه، یا اینکه زیرمجموعه‌ای از مجموعه‌ی n–کاندیدایی به حساب بیان.

*بعضی وقت‌ها ممکنه یک خونه‌ی تک کاندیدایی هم باعث ساخته شدن یک گروه سه‌تایی بشه.

در مثال روبرو، کاندیدا‌های 2، 23 و 26 یک سه‌تایی رو می‌سازن. می‌تونید دو حکم بالا رو در موردشون بررسی کنید.

بنابر قانون می‌تونیم 2، 3 و 6 رو از کاندیدا‌های خونه‌های این ستون حذف کنیم و با این فقط 8 برای خونه‌ی پایینی باقی می‌مونه.

همونطور که می‌دونید n می‌تونه هر عددی رو قبول کنه؛ بنابراین قانون فوق در مورد دسته‌هایی چهارتایی (و حتی بیشتر) هم صدق می‌کنه.

سه شرط کلیدی برای موفقیت در حل سودوکو‌

دقت و اطمینان: هرگز تا مطمئن نشدید، عدد یا کاندیدایی رو داخل خونه ننویسید.

تکمیل: همیشه قبل از به کارگیری روش های پیشرفته، یکبار خونه‌ی خالی رو کراس‌هچینگ کنید.

بروزرسانی: به محض اضافه کردن یک عدد، کاندیدا‌های محدوده‌ی اون خونه‌ رو بروزرسانی کنید.

مراحل کلی حل جدول سودوکو

اینها مراحلی هستند که می‌تونید برای حل سودوکو‌های سخت به کار بگیرید:

یک مرحله اسلایسینگ انجام بدید، برای حل خونه‌های ساده‌ی جدول.

کل جدول رو، جعبه به جعبه کراس‌هچینگ کنید. سپس با انجام مدادکاری، کاندیدا‌های همه‌ی خونه‌هارو بنویسید.

جدول رو با دقت برای پیدا کردن موارد زیر بررسی کنید:

خونه‌های تک کاندیدایی – به سرعت حل کنید

کاندیدا‌های انحصاری – این‌ هارو هم به سرعت حل کنید

جعبه‌ی مدعی – کاندیدای مذکور رو از ستون یا ردیفش حذف کنید.

جفت‌ها – دو کاندیدای جفت رو از سایر کاندیدا‌های محدوده حذف کنید.

سه‌تایی‌ها – n تا کاندیدایی رو که یک گروه رو تشکیل دادن، از سایر کاندیدا‌های محدوده حذف کنید.

هر وقت عددی رو درون خونه‌ای قرار دادید، بلافاصله کاندیداهای جعبه، ردیف و ستون اون عدد رو بروزرسانی کنید..

با از بروزرسانی کردن کاندیداها، از نو قوانین رو بررسی کنید تا ببینید چه اعدادی تازه‌ای می‌تونن داخل خونه‌ها قرار بگیرن.

هرگز حدس نزنید! (مگر زمانی که کمتر از 12 تا خونه باقی مونده بود؛ چاره‌ای نبود و مطمئن شدید که باید این کارو انجام بدید!)

از حل سودوکو لذت ببرید!

 






 



     تصویری از نمای بازی:           

    شروع بازی                                                          

بازی آنلاین 




  1. سودوکو چیست؟



    سودوکو یک نوع جدول است که قوانینی دارد و با اعداد تکمیل می شود. در این مطلب شما می توانید به صورت آنلاین سودوکو حل کنید.
  2. قوانین جدول سودوکو چیست؟



    سودوکو 4 شرط اصلی و ساده دارد که در این مطلب بیان شده اند. در صورتی که مایل به یادگیری سودوکو هستید این مطلب را بخوانید.
  3. جدول سودوکو برای چه افرادی مناسب است؟



    این جدول در سه حالت ساده، متوسط و سخت در دسترس است. آموزش ها را ببینید و متناسب با خواسته خود سطح بازی را انتخاب کنید.
  4. سودوکو چه تاثیری بر یادگیری دارد؟



    حل جدول سودوکو تمرینی است برای مغز و طبق پژوهشی که انجام شده است بر آلزایمر هم تاثیر میگذارد. مقاله کامل را از اینجا بخوانید.