سرما خوردم

سرما خوردم .یکم بی حالم.2تا3 روزی میشه کمتر میام نت  یک ملیکا  ایی نسترنی رها موسوی مهسای چیزی هم نیست واسمون سوپ شلغم بار بذاره بچه هم ندارم بقلشون کنم گرم شم کللا بچه ها خوبن مخصوصا دختر چشم رنگی داشته باشی که بابایی باشه ... برف ها داره آب میشه ولی هواشبها سرده قدرت یی خدا شبها همچنان از شددت سرما از خواب می پرم دارم با خودم فکر می کنم توی این سرمای استخوان سوزی که هست اونم توی آذربایجان زلزله اومده مردم شب ها رو چطوری سپری می کن ان بهش فکر که می کنم بیشتر سرد ام میشه و بیشتر یخ می زنم ...بقول اون وبلاگه خدایا : " ایران رو سایلت کن رو ویبرس  "



مصدومیت ۱۰۰ شهروند در زمین لرزه خوی/بررسی خسارات مالی


مملکته که داریم

نظرات 3 + ارسال نظر
تراویس بیکل پنج‌شنبه 29 دی 1401 ساعت 20:32 https://travisbickle1.blogsky.com/

نوشتی دختر کاربلد میخوای؟
یعنی یکی که دندون نزنه،درسته؟منظورت همینه؟

گوش ات نرم باشه مهربان باشه زرنگ باشه خوب باشه زندگی کن باشه اذیت نخواد بکنه اگر کارمند و چشم رنگی باشه دیگه میشه وجدان آسوده با خیال راحت خدا پول و وسیله ازدواج رو واسه ما و همه جوونا درست کنه الهی امین

تراویس بیکل پنج‌شنبه 29 دی 1401 ساعت 11:47 https://travisbickle1.blogsky.com/

دختری میخوای که گوشت اش نرم باشه؟؟؟
میخوای کبابش بکنی؟

نه نمیخوام کباب اش کنم بابا چرا متوجه نیستید یک دختر مهربان خوب کار بلد با هوش میخوام اگر چشم رنگی هم بود و خدا هم پولش رو جور کرد اون وقت میشم وجدان آسوده با خیال راحت
مگر من کی بودم ؟ چی میخواستم ؟ کجا و کدوم پست رو میخواستم اشغال کنم ؟ بابا یک زندگی نرمال حداقلی که حق من و تو هست که تروایس بیکل بد میگم ؟

خانوم‌ف‌ پنج‌شنبه 29 دی 1401 ساعت 10:26 http://Khanomef.blogsky.com

من با این رها موسوی همکلاس بودم
ادم تخمیه ایه که
شوهر کرد طلاقم‌گرفت تو‌هموز تو کفشی ؟

شما که مشهدی نیستی که بدونی رها موسوی کی بوده و چی بوده ؟ از کجا میدونی شوهر کرده که الانه طلاق گرفته من که تو کفش اش نیستم مگر اینکه به شماها باز رسونده باشند که بهم بگین که مثلا دست از سرش بردارم اره دیگه اینطوریاس ...؟ بعدشم من میگم یکی مثل این ملیکا یا نسترن یا رها موسوی یا مهسا که قبلا با ملیکا بود پیدا کنم من خودشو که مثال نمیزنم دارم میگم یکی مثل این پیدا بشه گوشت اش نرم باشه مهربان باشه خوب باشه اون رها موسوی که روز اول دیدم میخواست پل بزنه از روی بلوار دانشجو به هفت تیر و دوست داشت کار کنه پول دربیاره و معلم باشه و... اون رو یک عده آدم دیگه اخلاق و روحیاتش رو 180 درجه عوض کردند ... کاری کردند که خود واقعیش نباشه به همه دروغ بگه خود واقعیش رو انکار کنه دقیقا همین بلای که سر من اوردند یک سری آدم پدر مادر صلواتی که بخاطر 1یا2 دختر کار و بیمه و زندگی ما رو گرفتند که به این و اون نسرین برسند الانه که خودشون به گذشته نگاه می کنند پشیمان هستند ولی از طنز تلخ روزگار این هست که هنوز هم جرات عذر خواهی و معذرت خواستن از من رو بابت بلاهای که سر من آوردند ندارند . اینها هست که آدم رو کلافه وعصبانی می کنه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.