4روز پیش یک خانم اومد محل کارمون گفت نیازمندم کمک ام کنید سن وسال بنده خدا حدود 50 سال بود بدون اینکه ازش چیزی بپرسم زد زیر گریه گفت لیسانس حسابداری از دانشگاه آزاد مشهد داره و بیکاره و با یک بچه توی خونه هستند از خانواده اش نپرسیدم با خودم گفت بمن چه خب لابد اینم داستانی داره زندگی اش کمک اش کردم و یکسری شماره استخدام خانم حسابدار واسش نوشتم وفرستادم انشالله خدا کمک اش کنه خدا هیچ کسی رو بی یارو یاور قرار نده