فرا رسیدن روز 21 آذر هر سال خاطرات تلخ و شیرینی را از وقایع این روز در سال 1325 خورشیدی در اذهان ما ایرانیان زنده می کند.
پرداختن به حوادث تاریخی ضمن عبرت آموزی، موجب پندآموزی مخاطب از تجربه های مثبت و منفی برای ممانعت از وقوع حوادث تلخ و تکرار موفقیت ها می شود. ازجمله این حوادث مهم غائله ی پیشه وری در تبریز است که در نیمه قرن بیستم شاهد حوادث و منازعات گوناگونی جهت جدایی طلبی درایران بودیم.
در واقع غائله جدایی طلبی فرقه آذربایجان به رهبری پیشه وری در تبریز، یکی از نمونه های شکست توطئه های برنامه ریزی شده برای تجزیه ی ایران از سوی کشورهای بیگانه بود. اهالی آذربایجان همواره در دفاع از ایران و مبارزه برای آزادی خواهی چه در دوران مشروطیت و چه در دوران جنگ های جهانی اول و دوم و در این اواخر در دوران دفاع مقدس در برابر نیروهای بعثی صدامی افتخار مقابله با بدخواهان ایران را داشته اند.
در طول تاریخ، قدرت های بزرگ همیشه به عنوان یکی از شیوه های اعمال سلطه و نفوذ در پی بهره برداری از اختلاف های قومی در ایران بوده اند تا از این طریق ثروت کشور ما را تاراج کنند. در این میان شوروی یک نمونه بارز در زمینه سوء استفاده از گرایش های قومی به شمار می آید. چنانچه در جریان اشغال شمال ایران توسط ارتش سرخ در بعد از پایان جنگ جهانی دوم، شوروی قصد سوء استفاده از حوادث ناشی از اعلام خودمختاری از سوی فرقه دموکرات آذربایجان را داشت. آنها به اسم دفاع از خودمختاری بدنبال تجزیه آذربایجان از ایران بودند تا بتوانند سلطه و نفوذ خود را از طریق آذربایجان به سایر مناطق ایران گسترش دهند.
به وجود آمدن فرقه ی دموکرات
بر اساس اسنادِ محرمانه که پس از سقوط اتحادیه جماهیر شوروی منتشر شدند، یکی از مهمترین اسناد حزب کمونیست شوروی با برچسب 'فوقالعاده سرّی' در روز ششم ژوئیه ۱۹۴۵ میلادی، پانزدهم تیر سال ۱۳۲۴ خورشیدی، در کمیته مرکزی این حزب برای ایجاد جنبشهای تجزیه طلبانه در آذربایجان ایران و جنوب خزر تصویب شد. همه این اسناد امضای استالین را داشت و او مستقیماً در این موضوع نقش داشته است. در این سند، ذکر میشود که برای جلب مردم باید فعالیتهایی همچون تأکید بر روی شعارهای خاص، انتشار چندین کتاب و روزنامه به زبانهایی غیر از فارسی و با تیراژ بالا، تغییر زبان در سازمانها و ادارهها، تقسیم اراضی، شعارِ حقوق برابر، بهبود رابطه با شوروی و… انجام شود. برای تحقق این امور نیز مبلغ یک میلیون روبل اختصاص داده میشود.در این سند آشکارا گفته شده که برای توسعه حرکت تجزیهطلبانه در آذربایجان، حزبی ملی تشکیل شود و به باقروف، تیمور قلی اوف و میرزا ابراهیموف وزیر فرهنگ آذربایجان شوروی سپرده شده بود که اقدامهای لازم در این زمینه را انجام دهند. در این سند حتی نام حزب نیز، یعنی «فرقه دموکرات آذربایجان» پیشنهاد و ذکر شدهاست. از این رو، در میانه تابستان سال ۱۳۲۴ خورشیدی، سران جمهوری آذربایجانِ شوروی به دستور شخص استالین ملزم شدند که خیلی زود دست به کار شوند و در ایران، کسانی را پیدا کنند تا برایشان حزبی با نام «فرقه دموکرات آذربایجان» تأسیس کنند و جدایی طلبی را تبلیغ کنند
اوج احساسات وطن دوستی دکتر ارانی در قصید ه ای که به نام ( مادر میهن ) سرود و در سال 1302 در مجله آزادی شرق منتشر کرد بازتاب یافت
( به نقل از کتاب ارانی فراتر از مارکس صفحات 13- 14 ) :
یکی بانویی مهوش و مه جبین
فتاده به خواری روی زمین
ز سبز و سفیدی و سرخی به تن
یکی جامه دارد پرند ختن
ورا بود همدم یکی شیر مست
که خور داشت بر پشت و تیغی به دست
به بالای بانو یکی زشت مرد
نشسته به کف داشت تیغ نبرد
نگاهش به زیبایی جامه بود
از آن کشتن بانویش کامه بود
به صد زاری و آه آن نیمه جان
به فریاد می خواند پیر و جوان
در این خانه می بود کس بیشمار
غنوده به هر سو هزاران هزار
که بودند فرزند بانوی زار
ولی خواب بودند دونان خوار
یکی کند آن جامگی سرخ فام
برهنه نمودش به شادی کام
سپس جامگی را به دشمن فروخت
دل مادر نیم جانش بسوخت
دگر کرد زنجیر آن شیر را
گرفت از کفش تیز شمشیر را
که دشمن نترسد از آن شیر وتیغ
ندارد ز میهن ستم را دریغ
ستمدیده بانو چو دید این جفا
به فریاد خود خواند یکتا خدا
خدا تیغ دولت ز دستم فتاد
به دادم برس ایزدا رس به داد
به هر سو که می خواست فریاد رس
نمی دید جز زشتکاران و بس
پس آنگه نگاهی به کنجی فکند
ز سوز دلش کوه از بیخ کند
نگاهی بدان گوشه انداختم
چو دیدم به مقصود ره یافتم
دویدم ز بانوی پرسان شدم
چو پاسخش شنیدمش نالان شدم
چنین گفت بانو که من میهنم
به ویرانه استخر جان می کنم
به بالا سرم دشمنان پاسبان
نشستند تا من روم زین جهان
مگر جامه را از تنم بر کنند
نشانی بیرق ز ایران برند
نه نیروی بازو به شمشیر تیز
مرا مانده نه شیر در رستخیز
چو اندوهگینم بدید و نژند
گشود از زبان پر آشوب بند
بگفتا که کوشش کن ای پور من
که باز آوری اولین روز من
بر آن باش پیوست تا میهنت
سر افراز گردد بر دشمنت